يكى از سوابق درخشان آن مرد بزرگ ، اين بود كه وقتى امام على عليه السلام در كوفه ، جمعى از ياران پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله را سوگند داد كه هر كس سخنان ايشان را در غدير خُم ، به گوش خود شنيده است ، بلند شود و شهادت دهد ، يكى از كسانى كه از جا برخاست و در كنار ديگرانْ شهادت داد ، عبد الرحمان بود۱ .
در جريان شوخى كردن ياران امام حسين عليه السلام با يكديگر در آستانه شهادت نيز ، به نام وى اشاره شده است .۲
نام عبد الرحمان ، در زيارتهاى «ناحيه مقدّسه» و «رجبيّه» نيامده است .
۳ / ۲۲
عبد اللَّه بن عُمَير كَلْبى
عبد اللَّه بن عُمَير كَلْبى۳ كه عبد اللَّه بن تميم كَلْبى۴ نيز گفته شده ،۵ از ياران امام على عليه السلام و امام حسين عليه السلام ، شمرده شده است .۶
وى در كوفه زندگى مىكرد . وقتى شنيد كه مردم براى جنگ با امام حسين عليه السلام ، آماده مىشوند ، تصميم گرفت كه براى يارى امام عليه السلام ، خود را به كوفه برساند . وى اين تصميم را با همسرش در ميان گذاشت . وى ، ضمن تأييد تصميم شوهرش ، به او گفت : مرا نيز همراهت ببر .
آنها شبانه ، خود را به كربلا رساندند .۷
عبد اللَّه ، رزمندهاى شجاع و دلير بود كه با تشخيص امام حسين عليه السلام ، به عنوان نخستين مبارز ، به نبرد دو تن از شجاعان دشمن رفت و آنها را به هلاكت رساند و در هجوم گروهىِ دشمن نيز ، پس از هلاكت دو تن ديگر از آنان ، به عنوان دومين شهيد از ياران امام عليه السلام به خيل شهيدان
1.اُسد الغابة : ج ۳ ص ۴۶۵. نيز، ر . ك : دانشنامه امير المؤمنين عليه السلام : ج ۲ ص ۳۲۲ (بخش سوم / فصل دهم / سوگند دادنهاى على عليه السلام) .
2.ر . ك : ج ۱ ص ۷۹۷ (فصل يكم / استقبال از شهادت با روى باز) .
3.ر . ك : ص ۸۹ - ۹۳ ح ۹۶۰ - ۹۶۲ و ص ۹۴ ح ۹۶۴ .
4.ر . ك : ص ۹۴ ح ۹۶۳.
5.فضيل بن زبير ، دو نفر از طايفه كلب را جزو شهدا خوانده است: يكى عبد اللَّه بن عمرو بن عيّاش بن عبد قيس - كه احتمالاً همين ابن عُمَير باشد - و ديگرى ، اَسلَم ، همپيمان طايفه كَلْب (ر . ك : الأمالى ، شجرى : ج ۱ ص ۱۷۲ ، الحدائق الورديّة : ج ۱ ص ۱۲۲) .
6.رجال الطوسى : ص ۷۸ و ۱۰۴ .
7.ر . ك : ص ۸۹ ح ۹۶۰ .