زد: «وا محمّدا ! درود فرشتگانِ آسمان بر تو ! اين، حسينِ در خون غوطهور و قطعه قطعه شده است و دخترانت، اسيرند. به خدا و به علىِ مرتضى و به فاطمه زهرا و به حمزه سيّد الشهدا ، شِكوه مىكنيم.
اين ، حسين است كه در بيابان افتاده و باد صبا بر او مىوزد و كشتهشده به دست حرامزادگان است. چه اندوه جانكاهى! چه غصّهاى! امروز ، جدّم پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله در گذشت. اى اصحاب محمّد ! اينان، فرزندان مصطفايند كه به اسارت برده مىشوند».
[اين سخنان زينب عليها السلام] دلهاى پُر قساوت آنان را آب كرد و كوههاى استوار را به لرزه در آورد .۱
ب - مرثيهسرايى اُمّ كلثوم
۱۹۳۳.الأمالى ، صدوق - به نقل از عبد اللَّه بن منصور، از امام صادق، از پدرش، از جدّش امام زين العابدين عليهم السلام - : اسب حسين عليه السلام به [سمت ايشان ]رفت تا اين كه يال و پيشانىاش را به خون حسين عليه السلام خونآلود كرد و پا بر زمين كوبيد و شيهه سر داد . دختران پيامبر صلى اللَّه عليه و آله، شيهه اسب را شنيدند و بيرون آمدند . ناگهان، اسبِ بىسوار را ديدند و فهميدند كه حسين عليه السلام كشته شده است.
اُمّ كلثوم، دختر حسين عليه السلام ،۲ بيرون آمد ، در حالى كه دستش را بر روى سر گذاشته بود و صدا مىزد: «وا محمّدا ! اين ، حسين است كه در بيابان افتاده و عمامه و رَدايش را بردهاند» .۳
ر . ك : ص ۲۹۱ (بخش پنجم / فصل نهم / بازگشت اسب بىسوار) .
ج - مرثيهسرايى زنان خاندان پيامبر صلى اللَّه عليه و آله هنگام عبور از كنار كشتگان
۱۹۳۴.مقتل الحسين عليه السلام ، خوارزمى - به نقل از حُمَيد بن مسلم - : عمر بن سعد، فرمان كوچ به كوفه را داد
1.مَرَرنَ عَلى جَسَدِ الحُسَينِ عليه السلام وهُوَ مُعَفَّرٌ بِدِمائِهِ ، مَفقودٌ مِن أحِبّائِهِ ، فَنَدَبَت عَلَيهِ زَينَبُ عليها السلام بِصَوتٍ مُشجٍ ، وقَلبٍ مَقروحٍ : يا مُحَمَّداه ! صَلّى عَلَيكَ مَليكُ السَّماءِ ، هذا حُسَينٌ مُرَمَّلٌ بِالدِّماءِ ، مُقَطَّعُ الأَعضاءِ ، وبَناتُكَ سَبايا ، إلَى اللَّهِ المُشتَكى ، وإلى عَلِيٍّ المُرتَضى ، وإلى فاطِمَةَ الزَّهراءِ ، وإلى حَمزَةَ سَيِّدِ الشُّهَداءِ ، هذا حُسَينٌ بِالعَراءِ تَسفي عَلَيهِ الصَّبا ، قَتيلُ أولادِ الأَدعِياءِ ، واحُزناه! واكَرباه ! اليَومَ ماتَ جَدّي رَسولُ اللَّهِ ، يا أصحابَ مُحَمَّداه ، هذا ذُرِّيَّةُ المُصطَفى يُساقونَ سَوقَ السَّبايا ، فَأَذابَتِ القُلوبَ القاسِيَةَ ، وهَدَّتِ الجِبالَ الرّاسِيَةَ (مثير الأحزان : ص ۷۷) .
2.در مصدر، چنين آمده ؛ ولى درست ، آن است كه اُمّ كلثوم يا زينب ، خواهر امام حسين عليه السلام است.
3.أقبَلَ فَرَسُ الحُسَينِ عليه السلام حَتّى لَطَّخَ عُرفَهُ وناصِيَتَهُ بِدَمِ الحُسَينِ عليه السلام ، وجَعَلَ يَركُضُ ويَصهِلُ ، فَسَمِعَت بَناتُ النَّبِيِّ صلى اللَّه عليه و آله صَهيلَهُ ، فَخَرَجنَ فَإِذَا الفَرَسُ بِلا راكِبٍ ، فَعَرَفنَ أنَّ حُسَيناً قَد قُتِلَ ، وخَرَجَت اُمُّ كُلثومِ بِنتُ الحُسَينِ عليه السلام واضِعَةً يَدَها عَلى رَأسِها ، تَندُبُ وتَقولُ : وا مُحَمَّداه ! هذَا الحُسَينُ بِالعَراءِ ، قَد سُلِبَ العِمامَةَ وَالرِّداءَ (الأمالى ، صدوق : ص ۲۲۶ ح ۲۳۹ ؛ مقتل الحسين عليه السلام ، خوارزمى : ج ۲ ص ۳۷) .