745
شهادت‌نامه امام حسين عليه السلام2

«پيش از آن كه مرا از دست بدهيد، از من بپرسيد و به خدا سوگند از من در باره گروهى نخواهيد پرسيد كه صد نفر را گم‏راه و صد نفر را راه‏نمايى مى‏كنند، مگر اين كه مى‏گويم فرمانده و جارچىِ آن گروه كيست» .
مردى برخاست و گفت: به من بگو كه چه قدر در سر و ريشم مو هست!
امام على عليه السلام به وى فرمود: «به خدا سوگند، دوستم به من خبر داد كه بر سر هر مويى كه در سرت هست، فرشته‏اى وجود دارد كه تو را لعن مى‏كند، و بر سر هر مويى از ريشت ، شيطانى است كه تو را گم‏راه مى‏كند و در خانه‏ات بچّه عزيزى دارى كه پسر پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله را مى‏كُشد».
پسر آن مرد ، كُشنده حسين عليه السلام، در آن روز ، كودكى بود كه چهار دست و پا راه مى‏رفت . او سِنان بن اَنَس نخعى بود .۱

۱۸۶۵.تاريخ الطبرى - به نقل از حُمَيد بن مسلم - : مردم به سِنان بن اَنَس گفتند: تو حسين، پسر على و پسر فاطمه دختر پيامبر خدا را كُشته‏اى ! تو بزرگ‏ترين مرد عرب را كُشته‏اى ؛ همو كه آمد تا آنان را از حكومت بركنار كند ! نزد اميرانت برو و پاداشت را از آنان بگير ، كه اگر تمام بيت المالشان را هم در برابر كشتن حسين عليه السلام به تو بدهند، باز كم است.
او سوار بر اسبش رفت - كه مردى دلير و شاعر ، ولى كم‏خِرد بود - تا بر درِ خيمه عمر بن سعد ايستاد و با صداى بلند ، بانگ برداشت كه:

دامنم را پر از سيم و زر كن‏كه من پادشاه والامَقام را كشتم ؛
آن كه پدر و مادرش بهترين بودندو بهترينِ مردم در حَسَب و نَسَب بود .
عمر بن سعد گفت: گواهى مى‏دهم كه تو ديوانه‏اى و هرگز خوب نمى‏شوى. او را داخل بياوريد .
وقتى او را داخل بردند، عمر بن سعد، او را با چوب زد و به او گفت: اى ديوانه ! چرا چنين

1.لَمّا قالَ عَلِيٌّ عليه السلام : سَلوني قَبلَ أن تَفقِدوني ، فَوَ اللَّهِ ، لا تَسأَلونَني عَن فِئَةٍ تُضِلُّ مِئَةً وتَهدي مِئَةً ، إلّا أنبَأتُكُم بِناعِقَتِها وسائِقَتِها ؛ قامَ إلَيهِ رَجُلٌ ، فَقالَ : أخبِرني بِما في رَأسي ولِحيَتي مِن طاقَةِ شَعرٍ ! فَقالَ لَهُ عَلِيٌّ عليه السلام : وَاللَّهِ ، لَقَد حَدَّثَني خَليلي أنَّ عَلى‏ كُلِّ طاقَةِ شَعرٍ مِن رَأسِكَ مَلَكاً يَلعَنُكَ ، وأنَّ عَلى‏ كُلِّ طاقَةِ شَعرٍ مِن لِحيَتِكَ شَيطاناً يُغويكَ ، وأنَّ في بَيتِكَ سَخلاً يَقتُلُ ابنَ رَسولِ اللَّهِ صلى اللَّه عليه و آله . وكانَ ابنُهُ قاتِلُ الحُسَينِ عليه السلام يَومَئِذٍ طِفلاً يَحبو ، وهُوَ سِنانُ بنُ أنَسٍ النَّخَعِيُّ (شرح نهج البلاغة ، ابن ابى الحديد : ج ۲ ص ۲۸۶ به نقل از كتاب الغارات) .


شهادت‌نامه امام حسين عليه السلام2
744

۶ / ۱۹

سِنان بن اَنَس‏

سِنان بن اَنَس بن عمرو بن حىّ بن حارث بن غالب بن مالك بن وَهبيل،۱ از كسانى است كه نقش مؤثّرى در كشتن امام حسين عليه السلام داشتند و در آخرين دقايق ، به كمك افرادى مانند شمر بن ذى الجوشن ، امام عليه السلام را به شهادت رساندند۲ . پيش‏تر ، امام على عليه السلام در نكوهش پدر سِنان، اين واقعه را پيشگويى كرده بود.۳
بر پايه گزارشى ، سِنان در مجلس حَجّاج، به كشتن امام حسين عليه السلام اعتراف كرد و پس از بازگشت به خانه‏اش، ديوانه شد و با وضع ناگوارى از دنيا رفت‏۴ .
در گزارشى ديگر آمده كه مختار ، سِنان را دستگير كرد و پس از شكنجه‏اى سخت، او را كشت.۵

۱۸۶۳.نَسَبُ مَعَدّ : سِنان بن اَنَس بن عمرو بن حىّ بن حارث بن غالب بن مالك بن وَهبيل ، در طَف ، حسين بن على عليه السلام را كشت .۶

۱۸۶۴.شرح نهج البلاغة، ابن ابى الحديد - به نقل از فُضَيل، از محمّد بن على - : وقتى امام على عليه السلام گفت:

1.اين نسب را از كتاب نسب مَعَدّ (ج ۱ ص ۲۹۴) بر گرفته‏ايم ؛ ولى در شرح نهج البلاغةى ابن ابى الحديد (ج ۲ ص ۲۸۶) ، به نقل از كتاب الغارات ثقفى ، او نخعى دانسته شده است كه با هم ، قابل جمع هستند .

2.ر . ك : ص ۲۶۲ (اصابت تيرى به سينه امام عليه السلام) و ص ۲۶۴ (اصابت تيرى به گلوى امام عليه السلام) و ص ۲۷۲ (احوال امام عليه السلام در لحظه‏هاى پايانى زندگى) و ص ۲۸۶ (قاتل امام عليه السلام در گزارش‏ها).

3.ر . ك : ح ۱۸۶۴ .

4.ر . ك : ص ۷۴۶ ح ۱۸۶۷.

5.ر . ك : ص ۷۴۷ ح ۱۸۶۹ و ۱۸۷۰.

6.سِنانُ بنُ أنَسِ بنِ عَمروِ بنِ حَيِّ بنِ الحارِثِ بنِ غالِبِ بنِ مالِكِ بنِ وَهبيلٍ ؛ الَّذي قَتَلَ الحُسَينَ بنَ عَلِيٍّ عليه السلام بِالطَّفِّ (نسب معدّ : ج ۱ ص ۲۹۴) .

  • نام منبع :
    شهادت‌نامه امام حسين عليه السلام2
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدى رى‏شهرى، با همکارى: سیّد محمود طباطبایى نژاد و سیّد روح اللّٰه سیّدطبایى
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1391
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 119421
صفحه از 992
پرینت  ارسال به