او با چوبدستىاش ، با سر ايشان بازى مىكرد و مىگفت: «چه دندان خوبى داشته!» .
به او گفتم: به خدا سوگند، تو را بدنام مىكنم . پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله را ديدم كه جاى [ضربه ]چوبت بر دهان حسين را مىبوسيد.۱
۱۷۰۳.صحيح البخارى - به نقل از اَنَس - : سرِ حسين بن على عليه السلام را براى عبيد اللَّه بن زياد آوردند و در طبقى گذاشتند . او با سرِ ايشان ، بازى مىكرد و در باره زيبايىِ آن ، چيزى مىگفت. گفت[م]: «شبيهترينِ آنها به پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله بود» و با وَسْمه ،۲ رنگ شده بود .۳
ر. ك: ص ۴۵۸ (بخش ششم / فصل ششم / احتجاج اَنَس بن مالك با ابن زياد) .
۱ / ۵
زيد بن اَرقَم۴
۱۷۰۴.الصواعق المُحْرِقة : ابن ابى الدنيا ، روايت كرده است كه: زيد بن ارقم ، نزد عبيد اللَّه بن زياد بود و به او گفت: چوبت را [از لب حسين] بردار. به خدا سوگند ، همواره مىديدم كه پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله ميان اين دو لب را مىبوسيد .
زيد ، سپس گريه كرد. ابن زياد گفت: خدا ، چشمانت را گريان كند ! اگر پيرمرد خرفتى نبودى، گردنت را مىزدم.
زيد برخاست ، در حالى كه مىگفت: مردم ! از امروز ، شما بَردهايد. پسر فاطمه عليها السلام را كشتيد و ابن مرجانه را حاكم كرديد. به خدا سوگند، خوبانِ شما را مىكُشد و بَدانتان را به بردگى مىگيرد.
1.لَمّا اُتِيَ بِرَأسِ الحُسَينِ بنِ عَلِيٍّ عليه السلام إلى عُبَيدِ اللَّهِ بنِ زِيادٍ ، جَعَلَ يَنكُتُ بِقَضيبٍ في يَدِهِ ، ويَقولُ : إن كانَ لَحَسَنَ الثَّغرِ .
فَقُلتُ : وَاللَّهِ ، لَأَسوءَنَّكَ ، لَقَد رَأَيتُ رَسولَ اللَّهِ صلى اللَّه عليه و آله يُقَبِّلُ مَوضِعَ قَضيبِكَ مِن فيهِ (المعجم الكبير : ج ۳ ص ۱۲۵ ح ۲۸۷۸ ، مسند أبى يعلى : ج ۴ ص ۱۰۸ ح ۳۹۶۸) .
2.وَسْمه، گياهى است كه با برگهايش ، موى سر و صورت را رنگ مىكنند (النهاية : ج ۵ ص ۱۸۵ مادّه «وسم») .
3.اُتِيَ عُبَيدُ اللَّهِ بنُ زِيادٍ بِرَأسِ الحُسَينِ بنِ عَلِيٍّ عليه السلام ، فَجُعِلَ في طَستٍ ، فَجَعَلَ يَنكُتُ ، وقالَ في حُسنِهِ شَيئاً .
فَقالَ أنسٌ : كانَ أشبَهَهُم بِرَسولِ اللَّهِ صلى اللَّه عليه و آله ، وكانَ مَخضوباً بِالوَسمَةِ (صحيح البخارى : ج ۳ ص ۱۳۷۰ ح ۳۵۳۸ ، مسند ابن حنبل : ج ۴ ص ۵۲۰ ح ۱۳۷۵۰) .
4.زيد بن اَرقَم بن قيس انصارى خزرجى - كه در كنيه او اختلاف است - ، از اصحاب پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله، امام على عليه السلام ، امام حسن عليه السلام و امام حسين عليه السلام بود. وى ، پس از پيامبر صلى اللَّه عليه و آله ، نابينا شد و مجدّداً بينا گرديد. او در هفده جنگ ، حضور داشت. زيد ، از هواداران امام على عليه السلام بود و در جنگهاى ايشان ، حضور داشت. وى از پيامبر صلى اللَّه عليه و آله و على عليه السلام روايت نقل كرده است. او در كوفه سكنا گزيد و در محلّه كِنده ، خانهاى ساخت و در دوران مختار به سال ۶۶ يا ۶۸ ق ، از دنيا رفت .