پس از آن كه مشخّص شد كه سرنوشت، چيزى جز شهادت نيست ، اين موضوع را با امام عليه السلام در ميان گذاشت . امام عليه السلام هم موافقت فرمود كه اگر مىتواند ، خود را از حلقه محاصره دشمن ، خارج كند . بدين سان ، وى فرار را بر همراهى با امام عليه السلام و شهادت برگزيد .۱
۶ . مسلم بن رباح . غلام على بن ابى طالب عليه السلام و منشى ايشان بود كه از آزادشدگان به دست امام عليه السلام بوده است . او همچنين ، غلامِ حسين عليه السلام نيز بوده است .۲ بر پايه برخى از گزارشها ، وى در روز عاشورا ، در كنار امام عليه السلام بوده ؛ ولى احتمالاً به دليل برده بودن ، در امان مانده است .۳
۷ . غلام عبد الرحمان بن عبد ربّه انصارى . او ، روايتگر ماجراى تنويرِ۴ امام عليه السلام و برخى يارانش ، و نيز شوخى كردن ياران امام عليه السلام با يكديگر در صبح عاشوراست۵ و برخى از وقايع نبرد و سرنوشت خود را نيز چنين بيان مىدارد :
سپس ، حسين عليه السلام بر اسبش سوار شد و قرآنى خواست . آن را گرفت و در مقابل خود گذاشت . آن گاه يارانش در برابر او نبرد شديدى كردند . من نيز هنگامى كه ديدم آنها بر زمين افتادهاند ، خودم را رها ساختم و از آنها جدا شدم .۶
1.ر . ك : تاريخ الطبرى : ج ۵ ص ۴۴۴ ، أنساب الأشراف : ج ۳ ص ۴۰۴ .
2.رجال الطوسى : ص ۱۰۵ و ص ۲۷۳ . يكى بودن طبقه رجالى ، شاهد بر آن است كه اين دو (غلام على عليه السلام و غلام حسين عليه السلام) يكى هستند .
3.ر . ك : ص ۲۶۱ (اصابت تيرى به پيشانى امام عليه السلام) .
4.تنوير : نوره كشيدن .
5.ر . ك : ج ۱ ص ۷۹۷ ح ۸۴۱ .
6.ر . ك : ج ۱ ص ۸۳۹ ح ۸۸۴ .