۱۴۸۳.تاريخ دمشق - به نقل از سلمة بن كُهَيل - : سرِ حسين بن على عليه السلام را بر نيزه ديدم ، در حالى كه مىگفت : (خدا ، به زودى ، تو را از شرّ آنان ، كفايت مىكند ؛ و او شنوا و داناست)۱ .۲
۱۴۸۴.حياة الحيوان الكبرى : چهار تن پس از مرگ ، سخن گفتند : يحيى بن زكريّا عليه السلام ، هنگامى كه سر بُريده شد ؛ و حبيب نجّار ، هنگامى كه گفت : (كاش قوم من مىدانستند!)۳ ؛ و جعفر طيّار ، هنگامى كه گفت : (و آنان را كه در راه خدا كشته شدند ، مرده مپندار)۴ تا آخر آيه ؛ و حسين بن على عليه السلام ، هنگامى كه گفت : (و به زودى ، ستمكاران خواهند دانست كه به كجا باز مىگردند!) .۵
۵ / ۲
اسلام آوردن راهب مسيحى
۱۴۸۵.تذكرة الخواص - به نقل از عبد الملك بن هشام نحوى بصرى - : ابن زياد ، سر حسين عليه السلام را همراه با زنان و پسربچّگان و دختربچّگان از نسل پيامبر صلى اللَّه عليه و آله - كه سخت در بندشان كرده بود - ، سوار بر شترِ بىجهاز و سر و رو باز ، به اسارت فرستاد . سر حسين عليه السلام را نيز همراهشان به سوى يزيد بن معاويه ، روانه كرد و هر گاه در منزلى فرود مىآمدند ، سر را از صندوق مخصوص آن بيرون مىآوردند و آن را بر سرِ نيزه مىكردند و همه شب تا هنگام حركت ، از آن، محافظت مىكردند و سپس آن را به صندوق ، باز مىگرداندند و حركت مىكردند . آنان ، در يكى از منزلها كه دِيْر راهبى در آن بود ، فرود آمدند و سر را مطابق روش خود ، بيرون آوردند و آن را بر سرِ نيزه كردند و