او و محمّد و خاندان محمّد صلى اللَّه عليه و آله ، آشنايى برقرار نما .
و در ادامه، از امام زين العابدين عليه السلام ، روايت شده كه پس از ده روز كه مردم ، براى دفن شهدا آمدند ، از جنازه او بوى مُشك، استشمام مىشد .
در «زيارت ناحيه مقدّسه» ، آمده است :
السّلام عَلى جَونِ بنِ حَرِيٍّ مَولى أبي ذَرٍّ الغِفارِيِّ .
سلام بر جون بن حَرى ،۱ غلام ابو ذر غفارى !
در «زيارت رجبيّه» هم نام وى آمده است .۲
۹۱۸.الملهوف - در يادكرد كشته شدن ياران امام على عليه السلام - : جَون ، غلام ابو ذر ، به ميدان آمد . او بردهاى سياه بود . حسين عليه السلام به او فرمود : «تو مُجازى [ كه نجنگى ] ؛ زيرا تو براى عافيت، در پىِ ما آمدهاى . پس خود را درگيرِ گرفتارىِ ما مكن» .
جَون گفت: اى فرزند پيامبر خدا ! من به گاه راحتى ، از شما بهره ببرم و به هنگام سختى ، رهايتان كنم ؟ ! به خدا سوگند، بوى من ، بد و تبارم ، پَست و رنگ پوستم ، سياه است . آيا از من دريغ مىدارى كه با [ رفتن به ] بهشت ، بويم خوش و تبارم نيكو و رويم سپيد شود ؟ به خدا سوگند ، از شما جدا نمىشوم تا اين خون سياه با خونهاى شما ، در آميزد !
سپس جنگيد تا به شهادت رسيد . خُشنودى خدا بر او باد !۳
۳ / ۱۰
حبيب بن مُظاهر
حبيب بن مُظاهر اسدى۴ كه در منابع رجالى و تاريخى ، از وى با نام حبيب بن
1.در روايت مصباح الزائر (ص ۲۷۸) و المزار الكبير (ص ۴۸۶ ح ۸) ، «بن حَرى» نيامده است .
2.در زيارت رجبيّه ، «جون مولى أبي ذر» آمده است (ر . ك : دانشنامه امام حسين عليه السلام : ج ۱۲ ص ۱۱۸ (بخش سيزدهم / فصل دوازدهم / زيارت امام عليه السلام در اوّل رجب).
3.بَرَزَ جَونٌ مَولى أبي ذَرٍّ ، وكانَ عَبداً أسوَدَ ، فَقالَ لَهُ الحُسَينُ عليه السلام :
أنتَ في إذنٍ مِنّي ؛ فَإِنَّما تَبِعتَنا طَلَباً لِلعافِيَةِ ، فَلا تَبتَلِ بِطَريقِنا .
فَقالَ : يَابنَ رَسولِ اللَّهِ ، أنَا فِي الرَّخاءِ ألحَسُ قِصاعَكُم ، وفِي الشِّدَّةِ أخذُلُكُم ؟! وَاللَّهِ إنَّ ريحي لَمُنتِنٌ ، وإنَّ حَسَبي لَلَئيمٌ ، ولَوني لَأَسوَدُ ، فَتَنفَسُ عَلَيَّ بِالجَنَّةِ ، فَيَطيبَ ريحي ، ويَشرُفَ حَسَبي ، ويَبيَضَّ وَجهي ، لا وَاللَّهِ لا اُفارِقُكُم حَتّى يَختَلِطَ هذَا الدَّمُ الأَسوَدُ مَعَ دِمائِكُم .
ثُمَّ قاتَلَ حَتّى قُتِلَ رِضوانُ اللَّهِ عَلَيهِ (الملهوف : ص ۱۶۳ ، مثير الأحزان : ص ۶۳) .
4.تاريخ الطبرى : ج۵ ص۴۱۶ ؛ الإرشاد : ج ۲ ص ۹۵ .