گفت : به خدا سوگند ، او كشته نمىشود تا من كشته شوم !
عمر ، دلش به حال زينب سوخت و از على بن الحسين عليه السلام دست كشيد .۱
۱۲۶۰.أخبار الدُّوَل و آثار الاُوَل : شمرِ ملعون - كه خداوند ، آنچه سزاوارش است ، بر سرش آوَرد - تصميم گرفت علىِ كوچكتر [از على اكبر ]پسر حسين عليه السلام را كه بيمار بود ، بكشد . زينب به سوى او آمد و گفت : به خدا سوگند ، او كشته نمىشود تا من كشته شوم !
پس شمر ، از او دست كشيد .۲
۱ / ۴
آتش زدن خيمهها
۱۲۶۱.الملهوف : كنيزكى از سوى خيمههاى حسين عليه السلام آمد و مردى به او گفت : اى بنده خدا ! سَرورت كشته شد .
كنيزك گفت : صيحهزنان ، به سوى بانوانم دويدم و آنان نيز رو به رويم ايستادند و فرياد كشيدند ... .
راوى مىگويد : آن گاه ، زنان را از خيمهها بيرون راندند و خيمهها را آتش زدند . زنان ، سر و پا برهنه و غارتْ شده و گريان ، بيرون دويدند و همچون اسيرانِ در بند ، راه سپردند .۳
۱۲۶۲.مثير الأحزان : دخترانِ سَرور پيامبران و نور چشم زهرا ، سرْبرهنه، نوحهخوان و نالهزنان ، بيرون آمدند . آنان بر جوانان و پيرانِ از دست رفته ، گريه و زارى مىكردند و از خيمههاى در حالِ سوختن ، مىگريختند . آنان آن گونه بودند كه شاعر مىگويد :
يتيمان را مىبينى كه ناله و فرياد سر مىدهندو از فقدان بهترين پيشوا ، خاك بر سر مىريزند .
و بانوان پردهنشين ، سرْبرهنه ايستادهاند
1.أمَرَ [عُمَرُ بنُ سعَدٍ] بِقَتلِ عَلِيِّ بنِ الحُسَينِ عليه السلام ، فَوَقَعَت عَلَيهِ زَينَبُ عليها السلام ، وقالَت : وَاللَّهِ ، لا يُقتَلُ حَتّى اُقتَلَ ، فَرَقَّ لَها وكَفَّ عَنهُ (المنتظم : ج ۵ ص ۳۴۱) .
2.هَمَّ شِمرٌ المَلعونُ - عَلَيهِ ما يَستَحِقُّ مِنَ اللَّهِ - بِقَتلِ عَلِيٍّ الأَصغَرِ بنِ الحُسَينِ عليه السلام وهُوَ مَريضٌ ، فَخَرَجَت إلَيهِ زَينَبُ بِنتُ عَلِيِّ بنِ أبي طالِبٍ عليه السلام وقالَت : وَاللَّهِ ، لا يُقتَلُ حَتّى اُقتَلَ ، فَكَفَّ عَنهُ (أخبار الدول و آثار الاُول : ج ۱ ص ۳۲۳) .
3.وجاءَت جارِيَةٌ مِن ناحِيَةِ خِيَمِ الحُسَينِ عليه السلام ، فَقالَ لَها رَجُلٌ : يا أمَةَ اللَّهِ ، إنَّ سَيِّدَكِ قُتِلَ .
قالَتِ الجارِيَةُ : فَأَسرَعتُ إلى سَيِّداتي وأنَا أصيحُ ، فَقُمنَ في وَجهي وصِحنَ ... .
قالَ الرّاوي : ثُمَّ أخرَجُوا النِّساءَ مِنَ الخَيمَةِ ، وأشعَلوا فيهَا النّارَ ، فَخَرَجنَ حَواسِرَ مُسَلَّباتٍ حافِياتٍ باكِياتٍ ، يَمشينَ سَبايا في أسرِ الذِّلَّةِ (الملهوف : ص ۱۸۰ ، بحار الأنوار : ج ۴۵ ص ۵۸) .