17
شهادت‌نامه امام حسين عليه السلام2

گزارش ، بعيد به نظر مى‏رسد ؛ بلكه مى‏توان گفت : احتمالاً ، وى همان كسى است كه به دليل شنيدن پيشگويى ياد شده ، سال‏ها پيش از واقعه كربلا ، در اين منطقه اقامت گُزيد تا به فيض شهادت با سيّد الشهدا عليه السلام نائل آيد .۱
در زيارت‏هاى «رجبيّه»۲ و «ناحيه مقدّسه» از اَنَس، چنين ياد شده :
السَّلامُ عَلى‏ أنَسِ بنِ كاهِلٍ الأَسَدِيِّ .
سلام بر اَنَس بن كاهِل اسدى !۳

۹۰۸.مثير الأحزان : سپس اَنَس بن حارث كاهِلى‏۴ به ميدان آمد ، در حالى كه مى‏گفت :

كاهِل ما و ذودان‏و نيز قبيله خِندِف و قيس غَيلان‏
مى‏دانند كه قوم من ، براى هماوردان ، آفت است .اى قوم من ! به مانند شيران خَفّان‏۵ باشيد .
و اكنون ، از دشمن با ضربِ شمشير ، استقبال كنيد .خاندان على، پيرو [ خداوند ] رحمان‏اند
و خاندان حرب (ابو سفيان) ، پيرو شيطان‏اند .۶

1.الطبقات الكبرى (الطبقة الخامسة من الصحابة) (ج ۱ ص ۴۳۵ ح ۴۲۴) كه در آن ، به نقل از عربان بن هيثم ، آمده است : «پدرم به صحرا مى‏رفت و در منطقه‏اى منزل مى‏كرد كه جنگ حسين عليه السلام در آن جا رخ داد . ما هر وقت وارد آن جا مى‏شديم ، مردى اسدى را مى‏ديديم كه در آن جا مقيم شده است . پدرم به او گفت : مى‏بينم كه اين جا اقامت كرده‏اى ؟ او گفت : به من خبر رسيده كه حسين عليه السلام ، در اين جا كشته مى‏شود . من آمده‏ام تا با او باشم و با او كُشته شوم . وقتى حسين عليه السلام كشته شد ، پدرم گفت : برويم و ببينيم آيا آن مرد اسدى ، ميان كشتگان هست يا نه ؟ به آوردگاه آمديم و گشتيم . ديديم كه او جزو كشته‏هاست» (ر . ك : ج ۱ ص ۲۴۸ «بخش سوم / چهارم / پيشگويى مردى از قبيله بنى اسد در باره شهادت او») .

2.ر . ك : دانش‏نامه امام حسين عليه السلام : ج ۱۲ ص ۱۲۳ (بخش سيزدهم / فصل دوازدهم / زيارت امام عليه السلام در اوّل رجب) .

3.ر . ك : ص ۹۱۴ ح ۲۱۱۰ (زيارت دوم ، به روايت الإقبال) .

4.برخى روايات تاريخى، ضمن نقل اين اشعار، نام وى را «مالك بن انس كاهلى» (مقتل الحسين عليه السلام ، خوارزمى : ج ۲ ص ۱۸) ، «مالك بن اَنس مالكى» (بحار الأنوار : ج ۴۵ ص ۲۴) و «مالك بن اَنس باهلى» (الفتوح : ج ۵ ص ۱۰۷) آورده‏اند.

5.جايى در نزديكى كوفه (معجم البلدان : ج ۲ ص ۳۷۹. نيز، ر. ك: نقشه شماره ۳ در پايان همين جلد) .

6. ... ثُمَّ خَرَجَ أنَسُ بنُ الحارِثِ الكاهِلِيُّ وهُوَ يَقولُ : قَد عَلِمَت كاهِلُنا وذودانِ‏ وَالخِندِفِيّونَ وقَيسُ غَيلانِ‏بِأَنَّ قَومي آفَةٌ لِلأَقرانِ‏ يا قَومِ كونوا كَاُسودِ خَفّانِ‏وَاستَقبِلُوا القَومَ بِضَربٍ الآنِ‏ آلُ عَلِيٍّ شيعَةُ الرَّحمانِ‏وآلُ حَربٍ شيعَةُ الشَّيطانِ‏(مثير الأحزان : ص ۶۳ ؛ الفتوح : ج ۵ ص ۱۰۷) .


شهادت‌نامه امام حسين عليه السلام2
16

اَنَس بن كاهل اسدى‏۱ ، اَنَس بن هزله‏۲ و مالك بن اَنَس كاهِلى .۳
اَنَس بن حارث ، يكى از ياران پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله‏۴ و امام حسين عليه السلام‏۵ به شمار مى‏رفته است .
وى از پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله روايت كرده كه با اشاره به امام حسين عليه السلام فرمود :
إنَّ ابني هذا - يَعنِي الحُسَينَ عليه السلام - يُقتَلُ بِأَرضٍ يُقالُ لَها : كَربَلاءُ ، فَمَن شَهِدَ ذلِكَ مِنكُم فَليَنصُرهُ .
اين پسرم [حسين عليه السلام‏]، در سرزمينى به نام كربلا ، كشته مى‏شود . هر كس از شما آن جا بود ، حتماً به او كمك كند .
و در ادامه همين نقل ، آمده است :
فَخَرَجَ أنَسُ بنُ الحارِثِ إلى‏ كَربَلاءَ ، فَقُتِلَ مَعَ الحُسَينِ عليه السلام ۶ .
اَنَس بن حارث ، به سوى كربلا رفت و در كنار حسين عليه السلام ، كشته شد .
ليكن در گزارش بَلاذُرى ، آمده است كه او ، مانند عبيد اللَّه بن حُرّ جُعْفى ، از كوفه خارج شد و قصدش اين بود كه نه با امام عليه السلام همراهى كند و نه با ابن زياد . هنگام ديدار امام عليه السلام نيز به ايشان گفت :
وَ اللَّهِ ما أخرَجَني مِنَ الكوفَةِ إلّا ما أخرَجَ هذا ، مِن كَراهَةِ قِتالِكَ أوِ القِتالِ مَعَكَ ، و لكِنَّ اللَّهَ قَذَفَ في قَلبي نُصرَتَكَ وَ شَجَّعَني عَلَى المَسيرِ مَعَكَ ۷ .
به خداوند سوگند ، از كوفه بيرون نيامدم ، جز اين كه جنگ با تو يا همراهى با تو را خوش نداشتم ؛ ولى خداوند ، در دلم انداخت كه تو را يارى كنم و به من جرئت داد كه با تو همراه شوم .
گفتنى است كه با توجّه به اين كه اَنَس بن حارث ، راوىِ حديثى است كه پيامبر صلى اللَّه عليه و آله ، شهادت امام حسين عليه السلام را پيشگويى كرده‏۸ و اين گزارش بَلاذُرى در ساير منابع نيامده است، درستى اين

1.ر . ك : ص ۹۱۴ ح ۲۱۱۱ . نيز ، ر . ك : دانش‏نامه امام حسين عليه السلام : ج ۱۲ ص ۱۲۳ (زيارت امام عليه السلام در اوّل رجب) .

2.اُسد الغابة : ج ۱ ص ۲۸۸ و ۳۰۱ ، الإصابة : ج ۱ ص ۲۸۱.

3.ر . ك : ص ۲۱ ح ۹۰۷ ومقتل الحسين عليه السلام ، خوارزمى : ج ۲ ص ۱۸ .

4.رجال الطوسى : ص ۲۱ ، الأمالى ، شجرى : ج ۱ ص ۱۷۲ ، الحدائق الورديّة : ج ۱ ص ۱۲۱ ؛ الإصابة : ج ۱ ص ۲۷۰ و ص ۶۹۳، اُسد الغابة: ج ۱ ص ۲۸۸ و ۳۰۱.

5.رجال الطوسى : ص ۹۹ ، رجال ابن داوود : ص ۵۲ ، المناقب ، ابن شهرآشوب : ج ۴ ص ۷۸.

6.ر . ك : ج ۱ ص ۲۰۱ (بخش سوم / فصل دوم / دعوت پيامبر صلى اللَّه عليه و آله از امّت خويش براى يارى او)

7.أنساب الأشراف : ج ۳ ص ۳۸۴ .

8.ر .ك : ج ۱ ص ۲۰۱ (بخش سوم / فصل دوم / دعوت پيامبر صلى اللَّه عليه و آله از امّت خويش براى يارى او).

تعداد بازدید : 119572
صفحه از 992
پرینت  ارسال به