سپس ، فرمان داد تا گردنش را بزنند و [ سرش را ] به سوى لشكر حسين عليه السلام بيندازند .
مادرش ، سر وى را برگرفت و آن را بوسيد و با عمود خيمه ، [ به دشمن ] حمله كرد و با آن ، دو تن را كُشت.
امام حسين عليه السلام به او فرمود: امّ وَهْب باز گرد كه جهاد ، از دوش زنان ، برداشته شده است» . او نيز باز گشت ، در حالى كه مىگفت: خداى من ! اميد مرا ، قطع مكن .
پس امام حسين عليه السلام به او فرمود : «خداوند ، اميدت را قطع نمىكند، اى امّ وَهْب ! تو و فرزندت، در بهشت، همراه پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله و فرزندانش خواهى بود» .۱