103
شهادت‌نامه امام حسين عليه السلام2

۹۷۱.الملهوف : عمرو بن قَرَظه انصارى ، بيرون آمد و از حسين عليه السلام ، اجازه ميدان رفتن گرفت و امام عليه السلام ، اجازه داد. او به سان مشتاقان به پاداش ، جنگيد و در خدمت به فرمان‏رواى آسمان ، بس كوشيد تا اين كه تعداد فراوانى از گروه ابن زياد را كُشت و ميان درستكارى و جهاد ، جمع كرد . تيرى به سوى حسين عليه السلام نمى‏آمد، جز آن كه دستش را جلو آن مى‏گرفت ، و شمشيرى كشيده نمى‏شد ، جز آن كه با قلبش ، با آن ، رويارويى مى‏كرد و هيچ آسيبى به حسين عليه السلام نرسيد، تا آن گاه كه او بر اثر زخم‏هايى زمينگير شد . او به حسين عليه السلام رو كرد و گفت: اى فرزند پيامبر خدا ! آيا [ به پيمانم ]وفا كردم ؟
امام عليه السلام فرمود : «آرى ، تو در بهشت ، پيشِ روى من هستى . سلامِ مرا به پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله برسان و به او بگو كه : من ، در پى [ تو ] مى‏آيم» .
سپس جنگيد تا كشته شد. خشنودى خدا، بر او باد !۱

۹۷۲.مثير الأحزان : عمر بن ابى قَرَظه انصارى ، در دفاع از حسين عليه السلام مى‏جنگيد، در حالى كه مى‏گفت:

بى گمان ، جنگاوران انصار ، مى‏دانندكه من ، از حريم خود ، حمايت مى‏كنم‏
به سان جوانى كه نمى‏گُريزد ، شمشير مى‏زنم‏خون و خانه‏ام را در راه حسين عليه السلام مى‏دهم .
سخن او «خانه‏ام» ، به عمر بن سعد ، اشاره دارد كه چون حسين عليه السلام از او درخواست آتش‏بس كرد، گفت: ابن زياد ، خانه‏ام را خراب مى‏كند .
او همانند مردانِ دلاور ، جنگيد و بر حوادث هولناك ، شكيب ورزيد و در برابر تيرها، سينه خود را سپر كرد و هيچ آسيبى به حسين عليه السلام نرسيد تا آن كه بر اثر زخم‏هايى كه خورده بود ،

1.خَرَجَ عَمرُو بنُ قَرَظَةَ الأَنصارِيُّ فَاستَأذَنَ الحُسَينَ عليه السلام فَأَذِنَ لَهُ ، فَقاتَلَ قِتالَ المُشتاقينَ إلَى الجَزاءِ ، وبالَغَ في خِدمَةِ سُلطانِ السَّماءِ ، حَتّى‏ قَتَلَ جَمعاً كَثيراً مِن حِزبِ ابنِ زِيادٍ ، وجَمَعَ بَينَ سَدادٍ وجِهادٍ ، وكانَ لا يَأتي إلَى الحُسَين عليه السلام سَهمٌ إلَّا اتَّقاهُ بِيَدِهِ ، ولا سَيفٌ إلّا تَلَقّاهُ بِمُهجَتِهِ ، فَلَم يَكُن يَصِلُ إلَى الحُسَينِ عليه السلام سوءٌ حَتّى‏ اُثخِنَ بِالجِراحِ ، فَالتَفَتَ إلَى الحُسَينِ عليه السلام وقالَ : يَابنَ رَسولِ اللَّهِ أوَفَيتُ ؟ قالَ : نَعَم ، أنتَ أمامي فِي الجَنَّةِ ، فَاقرَأ رَسولَ اللَّهِ صلى اللَّه عليه و آله عَنِّي السَّلامَ وأعلِمهُ أنّي فِي الأَثَرِ ، فَقاتَلَ حَتّى‏ قُتِلَ رِضوانُ اللَّهِ عَلَيهِ (الملهوف : ص ۱۶۲ ، بحار الأنوار : ج ۴۵ ص ۲۲) .


شهادت‌نامه امام حسين عليه السلام2
102

اين جمله را گفت و به امام عليه السلام ، حمله‏ور شد كه نافِع بن هِلال ، راه را بر او بست و با نيزه ، او را نقشِ بر زمين كرد .۱
در زيارت‏هاى «رجبيّه»۲ و «ناحيه مقدّسه» آمده :
السَّلامُ عَلى‏ عَمرِو بنِ قَرَظَةَ الأَنصارِيِّ .
سلام بر عمرو بن قَرَظه انصارى !۳

۹۷۰.تاريخ الطبرى - به نقل از ابو مِخنَف - : عبد الرحمان بن جُندب ، برايم نقل كرده است : عمرو بن قَرَظه انصارى ، به ميدان آمد و در دفاع از حسين عليه السلام جنگيد ، در حالى كه مى‏خواند :

بى گمان ، جنگاوران انصار ، مى‏دانندكه من از حريم خود ، حمايت مى‏كنم .
به سانِ جوانى كه نمى‏گُريزد ، شمشير مى‏زنم‏و خون و خانه‏ام را در راه حسين عليه السلام ، مى‏دهم.
همچنين ، ثابت بن هُبَيره ، برايم نقل كرد كه : عمرو بن قَرَظة بن كعب - كه همراه حسين عليه السلام بود - ، كُشته شد و برادرش على‏۴ - كه با عمر بن سعد بود - ، فرياد كشيد : اى حسين، اى دروغگو، پسر دروغگو ! برادرم را گم‏راه كردى و فريفتى تا آن كه او را كُشتى .
حسين عليه السلام پاسخ داد : «خداوند ، برادرت را گم‏راه نكرد ؛ بلكه برادرت را هدايت نمود و تو را گم‏راه ساخت» .
على گفت: خدا مرا بكُشد ، اگر تو را نكُشم يا كُشته نشوم .
آن گاه ، به حسين عليه السلام حمله بُرد ؛ امّا نافِع بن هِلال مرادى ، راه را بر او گرفت و ضربه‏اى به او زد و بر زمينش انداخت . يارانش او را بُردند و نجاتش دادند . بعدها ، مداوا شد و بهبود يافت.۵

1.ر . ك : ح ۹۷۰ .

2.ر . ك : دانش‏نامه امام حسين عليه السلام : ج ۱۲ ص ۱۱۸ ح ۳۲۸۰ (زيارت امام عليه السلام در اوّل رجب) .

3.ر . ك : ص ۹۱۳ ح ۲۱۱۰ (زيارت دوم، به روايت الإقبال) .

4.در أنساب الأشراف (ج ۳ ص ۳۹۹) «زبير» به جاى «على» آمده است.

5.خَرَجَ عَمرُو بنُ قَرَظَةَ الأَنصارِيُّ يُقاتِلُ دونَ حُسَينٍ عليه السلام ، وهُوَ يَقولُ : قَد عَلِمَت كَتيبَةُ الأَنصارِ أنّي سَأَحمي حَوزَةَ الذِّمارِضَربَ غُلامٍ غَيرِ نِكسٍ شاري‏ دونَ حُسَينٍ مُهجَتي وداري‏ قالَ أبو مِخنَفٍ عِن ثابِتِ بنِ هُبَيرَةَ : فَقُتِلَ عَمرُو بنُ قَرَظَةَ بنِ كَعبٍ وكانَ مَعَ الحُسَينِ عليه السلام ، وكانَ عَلِيٌّ أخوهُ مَعَ عُمَرَ بنِ سَعدٍ ، فَنادى‏ عَلِيُّ بنُ قَرَظَةَ : يا حُسَينُ ، يا كَذّابَ ابنَ الكَذّابِ ، أضلَلتَ أخي وغَرَرتَهُ حَتّى‏ قَتَلتَهُ . قالَ : إنَّ اللَّهَ لَم يُضِلَّ أخاكَ ولكِنَّهُ هَدى‏ أخاكَ وأضَلَّكَ . قالَ : قَتَلَنِيَ اللَّهُ إن لَم أقتُلكَ أو أموتَ دونَكَ . فَحَمَلَ عَلَيهِ ، فَاعتَرَضَهُ نافِعُ بنُ هِلالٍ المُرادِيُّ فَطَعَنَهُ فَصَرَعَهُ ، فَحَمَلَهُ أصحابُهُ فَاستَنقَذوهُ ، فَدُووِيَ بَعدُ فَبَرَأَ (تاريخ الطبرى : ج ۵ ص ۴۳۴ ، أنساب الأشراف : ج ۳ ص ۳۹۹) .

  • نام منبع :
    شهادت‌نامه امام حسين عليه السلام2
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدى رى‏شهرى، با همکارى: سیّد محمود طباطبایى نژاد و سیّد روح اللّٰه سیّدطبایى
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1391
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 119490
صفحه از 992
پرینت  ارسال به