215
دانشنامه قرآن و حديث 15

۲۶۹.امام على عليه السلام :ياد خدا ، شايستگانى دارد كه به جاى دنيا ذكر را دنبال مى كنند ، و تجارت يا خريد و فروش ، آنان را مشغول نمى سازد . با ذكر خدا ، روزگار را سپرى مى كنند ، و در گوش غافلان ، آواز ترك مُحرّمات الهى را ندا مى دهند ، و به انصاف ، فرمان مى دهند و خود ، بِدان عمل مى كنند ، و از منكر ، نهى مى كنند و خود از آن ، اجتناب مى نمايند .

۲۷۰.امام على عليه السلام :اندرزى كه گوش از آن سنگينى نمى كند و هيچ سودى با آن هم سنگ نيست ، اندرزى است كه زبان گفتار ، از آن خاموش است و زبان عمل ، به آن گوياست .

۲۷۱.امام على عليه السلامـ در وصيّت خود ، آن هنگام كه ضربت خورد ـ :من براى شما همسايه اى بودم كه پيكرم چند روزى در كنار شما بود و به زودى ، پيكر بى جان مرا تشييع خواهيد كرد ؛ پيكرى كه حركت داشته و آرام گرفته و سخن مى گفته و ديگر خاموش گشته است . اين آرام گرفتنم و ديده فرو بستنم و از حركت افتادن اعضايم ، شما را اندرز دهد ، كه البته اين براى شما اندرزگوتر از گوينده سخنور است .

۲۷۲.امام على عليه السلام :اى مردم ! سوگند به خدا ، من شما را به اطاعتى تشويق نكردم ، مگر آن كه خود به آن از شما پيشى گرفتم ، و از معصيتى نهى نكردم ، مگر آن كه پيش از شما ، خود از آن ، پرهيز نمودم .

۲۷۳.امام على عليه السلامـ در توصيف پرهيزگاران ـ :جامه هاى شهوات را از خود بر كَنده ، و از تمام اندوه ها خود را رهانيده ، جز يك اندوه كه خود را تنها به آن مشغول ساخته است . بدين ترتيب ، از صفت كوردلى و شريك بودن با هواپرستان ، فاصله گرفته است ، و به كليدهاى باب هدايت ، و قفل هاى باب تباهى ، مبدّل شده است .
راه خود را با بينش ، دريافته و در راهش گام برداشته و چراغ فراسوى راهش را شناخته و امواجش را در نورديده است . از ميان دستاويزها ، به استوارترين ، و از ميان ريسمان ها به محكم ترين آنها ، چنگ زده است . او در يقين ، به مانند تابناكى خورشيد است . خود را در بالاترين كارها براى خداوند سبحان قرار داده ، به گونه اى كه هر چيزِ وارد بر خود را بر او عرضه مى كند ، و هر فرع را به ريشه و اصل آن باز مى گرداند . او چراغ تاريكى ها ، و برگيرنده پرده از شبهات ، و كليد ابهام ها ، و پاسخ دهنده پرسش هاى پيچيده ، و ره نمون كژى هاست .
وقتى سخن مى گويد ، مى فهمانَد و وقتى سكوت مى كند ، به سلامت مى رَهَد . خود را براى خدا خالص كرده و خدا نيز او را براى خود ، خالص ساخته است . پس او از كان هاى دين و ميخ هاى زمين خداست . او جانش را به عدل ، پايبند ساخته است و نخستين عدالت او ، اين است كه خواهش نفس را از خود ، دور ساخته است و حق را توصيف مى كند و بِدان عمل مى نمايد .


دانشنامه قرآن و حديث 15
214

۲۶۹.عنه عليه السلام :إنَّ لِلذِّكرِ لَأَهلاً أخَذوهُ مِنَ الدُّنيا بَدَلاً ، فَلَم تَشغَلهُم تِجارَةٌ ولا بَيعٌ عَنهُ ، يَقطَعونَ بِهِ أيّامَ الحَياةِ ، ويَهتِفونَ بِالزَّواجِرِ عَن مَحارِمِ اللّهِ في أسماعِ الغافِلينَ ، ويَأمُرونَ بِالقِسطِ ويَأتَمِرونَ بِهِ ، ويَنهَونَ عَنِ المُنكَرِ ويَتَناهَونَ عَنهُ . ۱

۲۷۰.عنه عليه السلام :إنَّ الوَعظَ الَّذي لا يَمُجُّهُ سَمعٌ ولا يَعدِلُهُ نَفعٌ : ما سَكَتَ عَنهُ لِسانُ القَولِ ، ونَطَقَ بِهِ لِسانُ الفِعلِ . ۲

۲۷۱.عنه عليه السلامـ في وَصِيَّتِهِ لَمّا ضُرِبَ ـ :وإنَّما كُنتُ جارا جاوَرَكُم بَدَني أيّاما ، وسَتُعقَبونَ مِنّي جُثَّةً خَلاءً ، ساكِنَةً بَعدَ حَرَكَةٍ ، وكاظِمَةً بَعدَ نُطقٍ ، لِيَعِظَكُم هُدُوّي وخُفوتُ إطراقي ، وسُكونُ أطرافي ، فَإِنَّهُ أوعَظُ لَكُم مِنَ النّاطِقِ البَليغِ . ۳

۲۷۲.عنه عليه السلامـ في خُطبَةٍ لَهُ ـ :أيُّهَا النّاسُ ! إنّي وَاللّهِ ما أحُثُّكُم عَلى طاعَةٍ إلّا وأَسبِقُكُم إلَيها ، ولا أنهاكُم عَن مَعصِيَةٍ إلّا وأَتَناهى قَبلَكُم عَنها . ۴

۲۷۳.عنه عليه السلامـ في بَيانِ صِفاتِ المُتَّقينَ ـ :قَد خَلَعَ سَرابيلَ الشَّهَواتِ ، وتَخَلّى مِنَ الهُمومِ إلّا هَمّا واحِدا انفَرَدَ بِهِ ، فَخَرَجَ مِن صِفَةِ العَمى ومُشارَكَةِ أهلِ الهَوى ، وصارَ مِن مَفاتيحِ أبوابِ الهُدى ومَغاليقِ أبوابِ الرَّدى .
قَد أبصَرَ طَريقَهُ ، وسَلَكَ سَبيلَهُ ، وعَرَفَ مَنارَهُ ، وقَطَعَ غِمارَهُ ، وَاستَمسَكَ مِنَ العُرى بِأَوثَقِها ، ومِنَ الحِبالِ بِأَمتَنِها ، فَهُوَ مِنَ اليَقينِ عَلى مِثلِ ضَوءِ الشَّمسِ .
قَد نَصَبَ نَفسَهُ للّهِِ سُبحانَهُ في أرفَعِ الاُمورِ ؛ مِن إصدارِ كُلِّ وارِدٍ عَلَيهِ ، وتَصييرِ كُلِّ فَرعٍ إلى أصلِهِ . مِصباحُ ظُلُماتٍ ، كَشّافُ عَشَواتٍ ، مِفتاحُ مُبهَماتٍ ، دَفّاعُ مُعضِلاتٍ ، دَليلُ فَلَواتٍ . يَقولُ فَيُفهِمُ ، ويَسكُتُ فَيَسلَمُ .
قَد أخلَصَ للّهِِ فَاستَخلَصَهُ ، فَهُوَ مِن مَعادِنِ دينِهِ وأَوتادِ أرضِهِ .
قَد ألزَمَ نَفسَهُ العَدلَ ، فَكانَ أوَّلَ عَدلِهِ نَفيُ الهَوى عَن نَفسِهِ . يَصِفُ الحَقَّ ويَعمَلُ بِهِ . ۵

1.نهج البلاغة : الخطبة ۲۲۲ ، غرر الحكم : ج ۲ ص ۵۵۹ ح ۳۵۷۵ نحوه ، بحار الأنوار : ج ۶۹ ص ۳۲۵ ح ۳۹ .

2.غررالحكم : ج ۲ ص ۵۴۰ ح ۳۵۳۸ ، عيون الحكم والمواعظ : ص ۱۵۵ ح ۳۳۷۲ ، تنبيه الخواطر : ج ۲ ص ۱۳۱ من دون إسناد إلى أحد من أهل البيت عليهم السلام .

3.الكافي : ج ۱ ص ۲۹۹ ح ۶ ، نهج البلاغة : الخطبة ۱۴۹ وفيه «فإنه أوعظ للمعتبرين من المنطق البليغ والقول المسموع» بدل ذيله ، بحارالأنوار : ج ۴۲ ص ۲۰۷ ح ۱۱ .

4.نهج البلاغة: الخطبة ۱۷۵، الطرائف : ص ۵۰۹ ، غرر الحكم : ج ۳ ص ۴۵ ح ۳۷۸۱ ، عيون الحكم والمواعظ : ص ۱۶۹ ح ۳۵۵۹ كلاهما نحوه ، بحارالأنوار : ج ۴۰ ص ۱۹۱ ح ۷۵ ؛ ينابيع المودّة : ج ۱ ص ۲۰۸ ح ۸ .

5.نهج البلاغة : الخطبة ۸۷ ، أعلام الدين : ص ۱۲۸ نحوه ، بحار الأنوار : ج ۲ ص ۵۶ ح ۳۶ ؛ دستور معالم الحكم : ص ۱۱۶ نحوه ، ينابيع المودّة : ج ۳ ص ۴۳۱ ح ۱ .

  • نام منبع :
    دانشنامه قرآن و حديث 15
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ری‌شهری، با همکاری: جمعی از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    22
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1390
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 99568
صفحه از 618
پرینت  ارسال به