۱۳۶.مستدرك الوسائلـ به نقل از ابو القاسم كوفى ، در الاستغاثة ـ :پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ، براى نماز گزاران ، خواندن نمازهاى نافله شب را در ماه رمضان به صورت فُرادا ، سنّت نهاد، و اين ، همان نمازى است كه به آن ، «تَراويح» مى گويند. بنا بر اين ، به اجماع امّت، پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ، اجازه به جماعتْ خواندن اين گونه نمازها را نداده است ؛ امّا چون عمر به خلافت نشست ، دستور داد كه اين نمازها را به جماعت بخوانند، و مسلمانان ، چنين خواندند و آن را از سنّت هاى مورد تأكيد ، قرار دادند و به آن ، ادامه دادند و بر اين كار ، مواظبت نمودند . در حالى كه معترف بودند كه اين كار ، بدعت است؛ امّا آن را بدعتى نيكو مى پنداشتند ... .
۱۳۷.تاريخ الخلفاء:در اين سال ، يعنى سال چهاردهم [ هجرى ] ، عمر ، مردم را بر به جماعت خواندن نماز تَراويح ، وا داشت.
۸ / ۵
نماز چاشت
۱۳۸.صحيح البخارىـ به نقل از عايشه ـ :پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ، اين كار (خواندن نماز چاشت) را رها مى كرد ، در حالى كه دوست داشت آن را به جا آورد ، چون مى ترسيد كه مردم به آن عمل كنند و در نتيجه، بر آنانْ واجب گردد. پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ، هيچ گاه نماز چاشت نخواند ؛ ولى من (عايشه) آن را مى خوانم .
۱۳۹.صحيح البخارىـ به نقل از عايشه ـ :من نديدم كه پيامبر خدا صلى الله عليه و آله نماز چاشت بخواند ؛ امّا من ، آن را مى خوانم.