135
دانشنامه قرآن و حديث 12

براى ما انسان ها ، در كارهايى بَدا حاصل مى شود و به رأى جديدى مى رسيم كه غالبا در اثر اطّلاعات جديد و آگاهى بيشتر ماست . مخالفان بَدا ، همين حالت را در مورد خدا نيز جارى مى دانند . قِفارى (از سَلَفيان معاصر) مى گويد :
در القاموس آمده است : «بدا بدواً و بدوّاً ، يعنى : هويدا شد . در كار ، چيزى برايش هويدا شد ؛ يعنى برايش نظرى پيدا شد» . پس بدا در لغت ، دو معنا دارد : يك . آشكار شدن پس از پنهان بودن؛ دو . پيدا شدن نظرى نو . و اين ، مستلزم جهل و به وجود آمدن علم است و هر دو براى خداوند متعال ، محال است . ۱
چنين تفسيرى از بَدا ، بر اساس قياس خالق به مخلوق است و مورد پذيرش پيروان اهل بيت عليهم السلام نيست . امام صادق عليه السلام مى فرمايد :
مَن زَعَمَ أنَّ اللّهَ عز و جل يَبدو لَهُ فى شَى ءٍ لَم يَعلَمهُ أمسِ فَابرَؤُوا مِنهُ . ۲ هر كه بگويد براى خداوند عز و جل در باره چيزى بَدا حاصل شده كه آن را ديروز نمى دانسته ، از او بيزارى بجوييد .
همچنين از منصور بن حازِم ، روايت شده كه :
سَأَلتُ أبا عَبدِ اللّهِ عليه السلام : هَل يَكونُ اليَومَ شَى ءٌ لَم يَكُن فى عِلمِ اللّهِ بِالأَمسِ ؟ قالَ : لا ، مَن قالَ هذا فَأَخزاهُ اللّهُ ، قُلتُ : أرَأَيتَ ما كانَ وَ ما هُوَ كائِنٌ إلى يَومِ القِيامَةِ ، ألَيسَ فى عِلمِ اللّهِ ؟ قالَ : بَلى ، قَبلَ أن يَخلُقَ الخَلقَ . ۳ از امام صادق عليه السلام پرسيدم : آيا امروز ، خداوندْ چيزى را مى داند كه ديروز نمى دانسته است؟ فرمود : «نه . هر كس اين را بگويد ، خداوند ، خوارش كند!» . گفتم : نظرتان اين است كه هر چه تاكنون بوده و هر چه تا قيامت خواهد بود ، در علم خدا هست؟ فرمود : «آرى ؛ پيش از آن كه خَلق را بيافريند» .

1.. اُصول مذهب الشيعة : ج ۲ ص ۹۳۸ . نيز ، ر . ك : بين الشيعة و أهل السنة ، وافى : ص ۷۵ ـ ۱۸۶ .

2.. بحار الأنوار : ج ۴ ص ۱۱۱ ح ۳۰ .

3.. ر . ك : ص ۱۶۰ ح ۲۲ .


دانشنامه قرآن و حديث 12
134

از آن جا ناشى مى شود كه آنان ميان علم ذاتى و علم فعلى ، تفاوت نمى گذارند . بايد به آنها گفت كه علم ذاتى و اَزَلى خدا ، مطلق است و همه آنچه را كه در عالمْ رُخ داده و خواهد داد ، شامل مى شود ، از جمله ، بَداها و تغييراتى كه در تقديرات ، رُخ مى دهند . علم فعلى نيز كتابى است كه در آن ، تقديراتْ ثبت مى شوند . عرش ، كُرسى ، اُمّ الكتاب (كتاب اصلى) و كتاب محو و اثبات ، از جمله علم هاى فعلى يا كتاب هاى علمى خداوندند . در برخى از اين كتاب ها (همچون اُمّ الكتاب) ، همه چيز ، حتّى موارد بَدا ، ثبت است ؛ امّا در كتاب محو و اثبات ، تنها بخشى از تقديرات ، ثبت شده اند و بَدا ، در همين كتاب ، رُخ مى دهد .
براى مثال ، در كتاب محو و اثبات ، تقدير شخصى كه فقير است ، ادامه فقر او ثبت شده است ؛ ولى پس از دعاى اين شخص ، خداوند ، تقدير را عوض مى كند و بى نياز شدن شخص را در لوحِ محو و اثبات ، ثبت مى كند . اين ، در حالى است كه هر دو تقدير ، در لوحِ اُمّ الكتاب و به طريق اولى ، در علم ذاتى و اَزَلى خدا ، موجود بوده اند و هيچ تغييرى در علم ذاتى خدا ، رُخ نمى دهد . حكمت اين تغييرات ، در بحث «حكمت بَدا» خواهد آمد .
بنا بر اين ، كسانى كه لازمه «بَدا در علم» را نادانى خدا مى دانند ، ميان علم ذاتى و علم فعلى ، خلط كرده اند و معناى علم فعلى را درك نكرده اند .
اين كه برخى لازمه نسبت دادن بَدا به خداوند را نادانىِ خدا مى دانند ، دليل ديگرى نيز دارد و آن ، قياس خدا به انسان است ؛ همان چيزى كه در مباحث اعتقادى ، بايد به شدّت از آن پرهيز كرد ؛ چرا كه به فرموده امام رضا عليه السلام :
إنَّهُ مَن يَصِفُ رَبَّهُ بِالقِياسِ لا يزالُ الدَّهرَ فِى الإلتِباس . ۱ هر كس پروردگارش را با قياس [به بندگان] توصيف كند ، همواره روزگار ، در اشتباه است .

1.. بحار الأنوار : ج ۳ ص ۲۹۷ ح ۲۳ .

  • نام منبع :
    دانشنامه قرآن و حديث 12
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ری‌شهری، با همکاری: جمعی از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    22
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1390
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 115737
صفحه از 587
پرینت  ارسال به