61
دانشنامه قرآن و حديث 16

۱۲۹.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :اگر خدا مى خواست ، همه شما را ثروتمند قرار مى داد، به طورى كه فقيرى در ميانتان نباشد ، و اگر مى خواست ، همه شما را فقير قرار مى داد، آن سان كه توانگرى در ميانتان نباشد ؛ امّا او برخى از شما را با برخى ديگر مى آزمايد .

۱۳۰.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :خداوند، برادران شما را براى آزمايش، زيردست شما قرار داده است . بنا بر اين ، هر كس برادرش زيردست اوست ، از غذاى خودش به او بخوراند ، و از جامه خودش بر او بپوشاند ، و بيش از توانش از او كار نكشد ، و اگر به او كارى داد كه توانش را ندارد، در آن كار كمكش كند .

۱۳۱.امام على عليه السلامـ در نامه اش به معاويه ـ :ما براى دنيا خلق نشده ايم ، و به تلاش براى آن، مأمور نگشته ايم ؛ بلكه به دنيا آورده شده ايم تا به واسطه آن، آزمايش شويم .
خدا مرا به واسطه تو مورد آزمايش قرار داده است و تو را به واسطه من ، و يكى از ما را حجّت بر ديگرى نهاده است .

۱۳۲.امام على عليه السلامـ در باره عبرت آموختن از گذشتگان ـ :آنان (پيامبران)، گروهى مستضعف بودند كه خدا ايشان را به گرسنگى آزمود ، و به سختى ها دچارشان ساخت ، و با انواع ترس ها و مخاطرات، امتحانشان كرد و با ناملايمات، خالصشان گردانيد . بنا بر اين ، خشنودى و ناخشنودى خدا [از بندگانش ]را با [ملاك] مال و فرزند نسنجيد كه اين، ناشى از جهل به موارد آزمايش و امتحان به گاهِ بى نيازى و توانايى است. خداوندِ پاك و بلندمرتبه فرموده است : «آيا گمان مى كنند كه با مال و پسرانى كه به آنان مى دهيم، در نيكويى به ايشان مى شتابيم ؟ بلكه نمى فهمند» . خداوند پاك، بندگانِ خودبزرگ بينش را به واسطه دوستان خود كه در نظر ايشان ناتوان اند، مى آزمايد .
موسى بن عمران و برادرش هارون ، در حالى كه جُبّه پشمين بر تن و چوب دستى به دست داشتند ، بر فرعون وارد شدند و با او شرط كردند كه اگر تسليم شود، سلطنتش بر جا و عزّت و قدرتش پايدار ماند . فرعون گفت : «آيا شما [بزرگان و اشراف] از اين دو تن تعجّب نمى كنيد كه با اين فقر و بيچارگى كه در آنها مى بينيد، براى پايندگى قدرت و بقاى پادشاهى من، شرط تعيين مى كنند ؟ پس چرا دستبندهاى زرّين به دست آنها آويخته نيست ؟». اين سخن او، از آن رو بود كه به زر و زراندوزى اهمّيت مى داد و پشمينه و پشمينه پوشى را پست مى شمرد !
اگر خداى سبحان ، آن گاه كه پيامبرانش را بر انگيخت ، مى خواست گنجينه هاى طلا و كان هاى زرِ ناب و باغ هاى پردرخت را به رويشان بگشايد و مرغان آسمان و دَدان زمين ها را رام آنها سازد، قطعا چنين مى كرد و اگر اين كار را مى كرد ، ديگر امتحان معنا نداشت و پاداش دهى منتفى مى شد ، و خبرها[ى مربوط به وعده و وعيد الهى] بيهوده مى گشت ، و مزد آزمايش شدگان براى پذيرندگان [دعوت انبيا]، واجب نمى شد ، و مؤمنان، سزاوار ثواب نيكوكاران نبودند ، و نام ها معانى خود را نمى داشتند . امّا خداوند سبحان، فرستادگان خود را صاحب اراده هايى نيرومند قرار داد ، و از نظر حالات ظاهرى شان، ناتوان و فقير گردانيد ؛ ولى توأم با قناعتى كه دل ها و چشم ها را از بى نيازى مى آكَنَد ، و نيازمندى و فقرى كه چشم ها و گوش ها را از ناراحتى لبريز مى سازد .
اگر پيامبران از قدرتى بلا منازع ، و شوكتى ناشكستنى ، و سلطنتى كه گردن هاى مردم به سوى آن كشيده و بارهاى سفر به جانبش بسته مى شد ، برخوردار بودند ، قطعا كار پند گرفتن [و پذيرفتن دعوت انبيا] بر مردم آسان تر مى گرديد ، و در دور كردن آنان از گردنكشى مؤثّرتر بود ، و از روىِ ترسى مقهور كننده ، يا از سرِ طمعى متمايل كننده، ايمان مى آوردند . در اين صورت ، نيّت ها خالص نبودند و نيكويى ها [و عبادت ها ]قسمت شده بودند] و بخشى براى دنيا و بخشى براى آخرت انجام مى گرفتند]؛ امّا خداوند سبحان، چنين خواست كه پيروى از پيامبران او و باورداشت كتاب هاى او ، و كُرنش در پيشگاه او ، و گردن نهادن به فرمان او ، و سر سپردن به طاعت او ، همگى ويژه او باشند ، و هيچ ناخالصى اى به آنها آميخته نشود ، و هر چه آزمايش و امتحان بزرگ تر باشد، ثواب و پاداش، بزرگ تر است .


دانشنامه قرآن و حديث 16
60

۱۲۹.عنه صلى الله عليه و آله :لَو شاءَ اللّهُ لَجَعَلَكُم أغنِياءَ كُلَّكُم لا فَقيرَ فيكُم ، ولَو شاءَ اللّهُ لَجَعَلَكُم فُقَراءَ كُلَّكُم لا غَنِيَّ فيكُم ، ولكِنِ ابتَلى بَعضَكُم بِبَعضٍ . ۱

۱۳۰.عنه صلى الله عليه و آله :إخوانُكُم جَعَلَهُمُ اللّهُ فِتنَةً تَحتَ أيديكُم ؛ فَمَن كانَ أخوهُ تَحتَ يَدَيهِ فَليُطعِمهُ مِن طَعامِهِ ، وَليُكسِهِ مِن لِباسِهِ ، ولا يُكَلِّفهُ ما يَغلِبُهُ ، فَإِن كَلَّفَهُ ما يَغلِبُهُ فَليُعِنهُ عَلَيهِ . ۲

۱۳۱.الإمام عليّ عليه السلامـ في كِتابِهِ إلى مُعاوِيَةَ ـ :لَسنا لِلدُّنيا خُلِقنا ، ولا بِالسَّعيِ فيها اُمِرنا ، وإنَّما وُضِعنا فيها لِنُبتَلى بِها ، وقَدِ ابتَلانِيَ اللّهُ بِكَ وَابتَلاكَ بي ، فَجَعَلَ أحَدَنا حُجَّةً عَلَى الآخَرِ . ۳

۱۳۲.عنه عليه السلامـ في بابِ العِبرَةٍ بِالماضينَ ـ :وكانوا قَوما مُستَضعَفينَ ، قَدِ اختَبَرَهُمُ اللّهُ بِالمَخمَصَةِ ۴ ، وَابتَلاهُم بِالمَجهَدَةِ ، وَامتَحَنَهُم بِالمَخاوِفِ ، ومَخَضَهُم بِالمَكارِهِ . فَلا تَعتَبِرُوا الرِّضا وَالسُّخطَ بِالمالِ وَالوَلَدِ جَهلاً بِمَواقِعِ الفِتنَةِ وَالاِختِبارِ في مَوضعِ الغِنى وَالإِقتارِ ۵ ، فَقَد قالَ سُبحانَهُ وتَعالى : «أَيَحْسَبُونَ أَنَّمَا نُمِدُّهُم بِهِ مِن مَّالٍ وَ بَنِينَ * نُسَارِعُ لَهُمْ فِى الْخَيْرَاتِ بَل لَا يَشْعُرُونَ» ، فَإِنَّ اللّهَ سُبحانَهُ يَختَبِرُ عِبادَهُ المُستَكبِرينَ في أنفُسِهِم بِأَولِيائِهِ المُستَضعَفينَ في أعيُنِهِم .
ولَقَد دَخَلَ موسَى بنُ عِمرانَ ومَعَهُ أخوهُ هارونُ عليهماالسلام عَلى فِرعَونَ ، وعَلَيهِما مَدارِعُ ۶ الصّوفِ ، وبِأَيدِيهِمَا العِصِيُّ ، فَشَرَطا لَهُ ـ إن أسلَمَ ـ بَقاءَ مُلكِهِ ، ودَوامَ عِزِّهِ ، فَقالَ : «ألا تَعجَبونَ مِن هذَينِ يَشرِطانِ لي دَوامَ العِزِّ ، وبَقاءَ المُلكِ ، وهُما بِما تَرَونَ مِن حالِ الفَقرِ وَالذُّلِّ ! فَهَلّا اُلقِيَ عَلَيهِما أساوِرَةٌ مِن ذَهَبٍ» ؟ إعظاما لِلذَّهَبِ وجَمعِهِ ، وَاحتِقارا لِلصّوفِ ولُبسِهِ ! ولَو أرادَ اللّهُ سُبحانَهُ لِأَنبِيائِهِ حَيثُ بَعَثَهُم أن يَفتَحَ لَهُم كُنوزَ الذِّهبانِ ، ومَعادِنَ العِقيانِ ، ومَغارِسَ الجِنانِ ، وأَن يَحشُرَ مَعَهُم طُيورَ السَّماءِ ووُحوشَ الأَرَضينَ لَفَعَلَ ، ولَو فَعَلَ لَسَقَطَ البَلاءُ ، وبَطَلَ الجَزاءُ ، وَاضمَحَلَّتِ الأَنباءُ ، ولَما وَجَبَ لِلقابِلينَ اُجورُ المُبتَلَينَ ، ولَا استَحَقَّ المُؤمِنونَ ثَوابَ المُحسِنينَ ، ولا لَزِمَتِ الأَسماءُ مَعانِيَها ؛ ولكِنَّ اللّهَ سُبحانَهُ جَعَلَ رُسُلَهُ اُولي قُوَّةٍ في عَزائِمِهِم ، وضَعَفَةً فيما تَرَى الأَعيُنُ مِن حالاتِهِم ، مَعَ قَناعَةٍ تَملَأُ القُلوبَ وَالعُيونَ غِنىً ، وخَصاصَةٍ ۷ تَملَأُ الأَبصارَ وَالأَسماعَ أذىً .
ولَو كانَتِ الأَنبِياءُ أهلَ قُوَّةٍ لا تُرامُ ، وعِزَّةٍ لا تُضامُ ، ومُلكٍ تُمَدُّ نَحوَهُ أعناقُ الرِّجالِ ، وتُشَدُّ إلَيهِ عُقَدُ الرِّحالِ ، لَكانَ ذلِكَ أهوَنَ عَلَى الخَلقِ فِي الاِعتِبارِ ، وأَبعَدَ لَهُم فِي الاِستِكبارِ ، ولَامَنوا عَن رَهبَةٍ قاهِرَةٍ لَهُم ، أو رَغبَةٍ مائِلَةٍ بِهِم ، فَكانَتِ النِّيّاتُ مُشتَرِكَةً ، وَالحَسَناتُ مُقتَسَمَةً ؛ ولكِنَّ اللّهَ سُبحانَهُ أرادَ أن يَكونَ الاِتِّباعُ لِرُسُلِهِ ، وَالتَّصديقُ بِكُتُبِهِ ، وَالخُشوعُ لِوَجهِهِ ، وَالاِستِكانَةُ لِأَمرِهِ ، وَالاِستِسلامُ لِطاعَتِهِ ، اُمورا لَهُ خاصَّةً ، لا تَشوبُها مِن غَيرِها شائِبَةٌ . وكُلَّما كانَتِ البَلوى وَالاِختِبارُ أعظَمَ كانَتِ المَثوبَةُ وَالجَزاءُ أجزَلَ . ۸

1.الدرّ المنثور : ج ۶ ص ۲۴۴ نقلاً عن ابن أبي شيبة عن الحسن ، المصنّف لابن أبي شيبة : ج ۸ ص ۱۲۹ ح ۲۹ وليس فيه صدره ، إحياء العلوم : ج ۱ ص ۳۳۷ عن الحسن من دون إسنادٍ إلى أحدٍ من أهل البيت عليهم السلام وليس فيه وسطه .

2.مسند ابن حنبل : ج ۸ ص ۹۳ ح ۲۱۴۶۶ ، صحيح البخاري : ج ۵ ص ۲۲۴۸ ح ۵۷۰۳ ، صحيح مسلم : ج ۳ ص ۱۲۸۳ ح ۳۸ و ۴۰ كلاهما نحوه وكلّها عن أبي ذرّ ، كنز العمّال : ج ۹ ص ۷۲ ح ۲۵۰۰۹ .

3.نهج البلاغة : الكتاب ۵۵ ، بحار الأنوار : ج ۳۳ ص ۱۱۶ ح ۴۰۹ .

4.المَخمَصَةُ : المَجاعَةُ (المصباح المنير : ص ۱۸۲ «خمص») .

5.في الطبعة المعتمدة : «الاقتدار» بدل «الإقتار» ، والتصويب من شرح نهج البلاغة لابن أبي الحديد : ج ۱۳ ص ۱۵۱ .

6.المدَرَعَةُ : ثوب من صوف (مجمع البحرين : ج ۱ ص ۵۸۸ «درع») .

7.الخَصاصَةُ : الجوعُ والضعف ، وأصلها الفقر والحاجة (النهاية : ج ۲ ص ۳۷ «خصص») .

8.نهج البلاغة : الخطبة ۱۹۲ ، بحار الأنوار : ج ۱۴ ص ۴۶۸ ح ۳۷ .

  • نام منبع :
    دانشنامه قرآن و حديث 16
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ری‌شهری، با همکاری: جمعی از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    22
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1390
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 68072
صفحه از 579
پرینت  ارسال به