۱ / ۵
جايز بودن مباهله با هر منكِر حقّى
۸.الكافىـ به نقل از ابو مسروق ـ :به امام صادق عليه السلام گفتم : ما با مردم (مخالفان) بحث مى كنيم و برايشان آيه «از خدا اطاعت كنيد و از پيامبر و اولو الأمر خود، فرمان بريد» را دليل مى آوريم . مى گويند : اين، در باره فرماندهان جنگ ها نازل شده است ! آيه «ولىّ شما تنها خدا و پيامبر او هستند...» را دليل مى آوريم . مى گويند : اين، در باره همه مؤمنان نازل شده است ! آيه «بگو : من از شما مزدى نمى خواهم، جز دوستى با نزديكان» را دليل مى آوريم . مى گويند : اين، در باره نزديكانِ خودِ مسلمانان [و نه پيامبر ]نازل شده است ! و هر چه از اين قبيل آيات در خاطرم بود ، ذكر كردم .
به من فرمود : «اگر چنين است، آنها را به مباهله بخوان» .
گفتم : چگونه عمل كنم ؟
فرمود : «سه روز به اصلاح خود بپرداز» ، و گمان مى كنم فرمود : «روزه بگير و غسل كن و با او به صحرا برو و انگشتان دست راستت را در انگشتان او چنگ كن . سپس جهت رعايت انصاف، [نفرين و لعن را] از خودت آغاز كن و بگو : بار الها ! اى پروردگار هفت آسمان و هفت زمين ! اى داناى نهان و آشكار ! اى مهرگستر مهربان ! اگر ابو مسروق حقّى را انكار كرده و باطلى ادّعا نموده است ، از آسمان بر او عذابى دردناك فرو فرست و سپس نفرين را به او بر گردان و بگو : و اگر فلانى حقّى را انكار و باطلى را ادّعا مى كند ، بر او از آسمان، عذابى دردناك فرود آور » .
سپس به من فرمود : «ديرى نپايد كه اثرش را در او خواهى ديد» .
به خدا سوگند، هيچ كس را نيافتم كه حاضر به مباهله با من شود .