۳۶.امام على عليه السلام :اين هفت جمله را به ياد بسپاريد؛ زيرا از سخنان اهل خِرد و از احكام قطعى خداوند در قرآنِ استوار است كه هيچ كس را نسِزَد تا با داشتن يكى از اين خصلت ها ، خداوند عز و جل را ديدار كند: شريك قرار دادن براى خدا در آنچه بر او واجب گردانيده است، يا با نابود ساختن خويش ، ۱ خشمى را فرو نشانَد ، يا به كارى اقرار كند كه ديگرى انجام داده است، يا براى آن كه از مخلوقى به حاجتى برسد ، در دين خود بدعتى پديد آورد، يا خوش داشته باشد كه مردم او را براى كارى كه نكرده است ، بستايند، و متكبّرِ گردن فراز، و شخص بزرگ منش مغرور .
۳۷.امام على عليه السلام :و ديگرى كه خود را «دانشمند» مى نامد ، ليكن چنان نيست ؛ بلكه از نادانان و گم راهان ، مُشتى نادانى و گم راهى را فرو گرفته و دام هايى از ريسمان هاى فريب و گفتار دروغ ، براى مردم گسترده است. قرآن را مطابق آراى خود ، تفسير مى كند و حق را بر محور گرايش ها و اميال خويش مى چرخانَد . [مردم را] از خطرهاى بزرگ ، آسودگىِ خاطر مى بخشد و گناهان بزرگ را [در نظرشان] آسان و كوچك مى نمايانَد . مى گويد: «به گاه در آمدن شُبهات ، درنگ مى كنم»، حال آن كه در آنها فرو افتاده است. مى گويد: «از بدعت ها ، كناره مى گيرم» ، حال آن كه ميان آنها ، فرو خفته است. صورتش ، صورت انسان است ؛ امّا دلش ، دل حيوان. نه راه هدايت را مى شناسد تا آن را بپويد، و نه باب كورى [و گم راهى] را تا از آن ، جلوگيرى كند. او مُرده اى در ميان زندگان است. پس به كجا مى رويد؟
۳۸.امام زين العابدين عليه السلام :اى مؤمنان! زنهار كه طاغوت ها و پيروان آنها كه در پى اين دنيا هستند ، شما را نفريبند... پيشامدهايى كه در هر روز و شب بر شما مى رسد، از تيرگى فتنه ها گرفته تا رُخدادهاى بدعت آميز و راه و رسم هاى انحرافى، و رنج ها و ناگوارى هاى زمانه و هراس افكنى هاى حكومت و وسوسه شيطان، دل ها را از بيدار شدن ، باز مى دارند و آنها را از هدايت موجود و شناخت اهل حق ، غافل مى سازند ، مگر اندكى را كه خداوند ، آنان را مصون داشته است.
بنا بر اين ، حوادث روزگار ، دگرگونى حالات و فرجام زيانبار فتنه ها را تنها آن كس مى شناسد كه خداوند ، او را مصون بدارد و راه درست را بپيمايد و در طريق حق ، حركت كند . سپس در اين راه ، از زُهد نيز كمك جويد و پيوسته بينديشد و از حوادث عبرت آموز ، پند گيرد و [از خلاف و كج روى] باز ايستد و به زرق و برق زودگذرِ دنيا ، پشت كند و از خوشى ها و كامجويى هاى آن ، كناره گيرد و به نعمت پايدار آخرت ، روى آورد و براى آن بكوشد و پيوسته ، مرگ و مُردن را در نظر داشته باشد و از زندگى با مردمان ستمگر ، بيزار باشد .
[ چنين كسى ، ] به آنچه در دنياست ، با ديده اى روشن و تيزبين مى نگرد و فتنه هاى برخاسته و بدعت هاى گم راه كننده ، و ستم و كج روى حكمرانان ستمگر را نيك مى بيند. به جانم سوگند كه شما در روزگاران سپرى گشته ، چندان فتنه هاى انباشته را پشت سر نهاده و در آنها غرقه بوده ايد كه براى دور كردن شما از گم راهان و بدعت گذاران و ستمگران و آنان كه در زمين ، به ناحق ، تباهكارى و سركشى مى كنند ، مى توانند راه نماى شما باشند . پس، از خداوند ، يارى بجوييد و به فرمان بُردارى از خدا و فرمان بُردارى از كسى باز گرديد كه از ديگر كسانى كه پيروى و فرمان بُردارى مى شوند، به فرمان بُردارى ، سزاوارترند.