461
دانشنامه قرآن و حديث 11

در باره آنها وارد نشده است . ۱
بنا بر اين ، بدعت در لسان شارع ، مفهومى اصطلاحى دارد ، و آن ، عبارت است از افزودن به دين و يا كاستن از آن ، و اين معنا ، عقلاً و شرعا ، مطلقا مذموم و ممنوع است . از اين رو ، تقسيم بدعت به بدعتِ خوب و بد ، چنان كه خليفه دوم ، نماز تَراويح را به «بدعتى خوب» توصيف كرد و پس از وى ، براى توجيه اين اقدام ، بدعت ، به خوب و بد تقسيم شد ، ۲ صحيح نيست .
همچنين تقسيم بندى ابن عبد السلام ۳ كه بدعت را به احكام خمسه : وجوب ، استحباب ، حرمت ، كراهت و اِباحه تقسيم كرده ، با مفهوم اصطلاحى بدعت ، سازگار نيست . آرى! اين تقسيم ، در مورد معناى لغوى بدعت ، بلا مانع است ، چنان كه شهيد اوّل ، از فقهاى مشهور اماميه نيز احكام خمسه را در مفهوم لغوى بدعت ، جارى دانسته است و در اين باره ، در كتاب القواعد خود مى گويد :
پديد آمده هاى پس از پيامبر صلى الله عليه و آله ، چند دسته اند كه به نظر ما به آنها بدعت اطلاق نمى شود ، جز آنهايى كه حرام شده است .
يكم . واجب ، همانند تدوين قرآن و سنّت ، هرگاه بيم فراموش شدن آنها برود ، كه رساندن آنها به نسل هاى آينده ، به دليل اجماع [علما] و دلالت آيه قرآن ، ۴ واجب است ؛ و اين تكليف ، انجام نمى شود ، جز به نگهدارى آنها . اين كار در زمان غيبت ، واجب است ؛ امّا در زمان ظهور امام ، واجب نيست ، چون خودِ امام ،

1.. بحار الأنوار : ج ۷۱ ص ۲۰۲ .

2.. ر . ك : فتح البارى ، ابن حجر : ج ۱۳ ص ۲۱۲ .

3.. ابن عبد السلام در كتابش [القواعد] گفته است : بدعت به انواع واجب و محرَّم و مندوب (مستحب) و مكروه و مباح ، تقسيم مى شود (ر ك : مغنى المحتاج : ج ۴ ص ۴۳۶ ، سبل الهدى و الرشاد : ج ۱ ص ۳۷۰) .

4.. چه بسا منظور شهيد اوّل ، سخن خداوند در آيه ۱۵۹ سوره بقره باشد كه : «آنان كه آنچه را كه ما از نشانه ها و هدايت فرو فرستاديم ، كتمان كردند ، پس از آن كه آن را براى مردم بيان كرديم ، خداوند و لعن كنندگان ، آنها را لعن مى كنند» (بقره : ۱۵۹) .


دانشنامه قرآن و حديث 11
460

قرآن كريم و سنّت پيامبرِ او ، و بر پايه رأى و هوس باشد :
وَ أمّا أهلُ البِدعَةِ فَالمُخالِفونَ لِأَمرِ اللّهِ تَعالى وَ لِكِتابِهِ وَ لِرَسولِهِ وَ العامِلونَ بِرَأيِهِم وَ أهوائِهِم وَ إن كَثُروا . ۱
اهل بدعت، كسانى هستند كه با فرمان خداى متعال و با كتاب او و پيامبرش ، مخالفت بورزند و براساس رأى و گرايش خود ، عمل مى كنند ، هر چند شمارشان بسيار باشد.
دسته ششم ، تفسير بدعت به نوآورى هايى كه متّكى به دليل و برهان الهى نباشد :
إنَّمَا النّاسُ رَجُلانِ : مُتَّبِعٌ شِرعَةً ، وَ مُبتَدِعٌ بِدعَةً لَيسَ مَعَهُ مِنَ اللّهِ سُبحانَهُ بُرهانُ سُنَّةٍ وَ لا ضِياءُ حُجَّةٍ . ۲
مردم ، دو دسته اند: پيرو شريعت، و بدعت گذار كه براى او از جانب خداوند ، نه برهانى از سنّت [پيامبر] است ، و نه پرتوى از حجّت [قرآن].
گفتنى است كه احاديثى كه گذشت ، با هم اختلافى ندارند ؛ زيرا بر پايه احاديث دسته اوّل ، نوآورى در دين ، مطلقا ممنوع است و احاديث ديگر ، در واقع ، بيان مصاديق بدعت اند . بر اين اساس ، علّامه مجلسى مى نويسد :
بدعت در شريعت ، چيزهاى پديده آمده در دين ، پس از پيامبر صلى الله عليه و آله است كه نصّى در باره آن ، وارد نشده و داخل در عمومات ادلّه هم نيست و يا نهى بخصوصى در باره آن وارد شده يا نهى عامّى [كه شامل آن شود] بر آن دلالت دارد . پس بدعت ، شامل احكام برگرفته از عمومات نمى شود ، مانند : ساختن مدارس و همانند آنها كه داخل در عمومات ادلّه پناه دادن به مؤمنان ، جا دادن به آنها و كمك كردن به آنهاست ، يا مانند نگارش پاره اى كتاب هاى علمى و نوشتن تأليفاتى است كه به علوم شريعت مربوط است ، و يا [بافتن] لباس هايى كه در روزگار پيامبر خدا صلى الله عليه و آله نبوده است و يا غذاهايى كه نوپديدند و داخل در عمومات حلّيت اند و نهيى

1.. ر . ك : ص ۴۷۰ ح ۵ .

2.. ر . ك : ص ۴۷۰ ح ۶ .

  • نام منبع :
    دانشنامه قرآن و حديث 11
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ری‌شهری، با همکاری: جمعی از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    22
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1390
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 100350
صفحه از 586
پرینت  ارسال به