459
دانشنامه قرآن و حديث 11

دين نيست ، در دين ، نه تنها عقلاً درست نيست ؛ بلكه «شرّ الاُمور (بدترينِ كارها)» محسوب مى گردد و از اين رو ، تحريم بدعت ، نياز به دليل خاصّى ندارد ؛ زيرا عقل ، پس از قبول مبدأ و معاد و دين ، خود حكم مى كند كه جز خداوند متعال و پيامبرِ او ، كس ديگرى حق ندارد چيزى بر دين بيفزايد يا از آن بكاهد و به خدا ، نسبت دهد .
نكته دوم ، اين كه تفسير نوآورى هاى ممنوع به «بدعت» ، نشان مى دهد كه معناى واژه «بدعت» ، براى مسلمانان صدر اسلام ، به قدرى روشن بوده كه نه تنها نيازى به تفسير و تبيين نداشته است ؛ بلكه واژه معادل لغوى آن ، «مُحْدَث» ، به وسيله آن تعريف مى شده است .
دسته سوم ، تفسير بدعت به نوآورى در دين ، پس از پيامبر صلى الله عليه و آله است . در روايتى آمده :
السُّنَّةُ ما سَنَّ رَسولُ اللّهِ ، وَ البِدعَةُ ما اُحدِثَ مِن بَعدِهِ . ۱
سنّت ، آن چيزى است كه پيامبر خدا صلى الله عليه و آله وضع كرده باشد ؛ و بدعت ، آن چيزى است كه پس از او پديد آورده شود.
اين روايت ، انواع نوآورى هاى دينى پس از پيامبر صلى الله عليه و آله را بدعت دانسته و ممنوع ، اعلام كرده است .
دسته چهارم ، تفسير بدعت به نوآورى هايى است كه در جهت مخالف سنّت پيامبر صلى الله عليه و آله باشد ، چنان كه آمده است :
أمّا السُّنَّةُ فَسُنَّةُ رَسولِ اللّهِ صلى الله عليه و آله وَ أمَّا البِدعَةُ فَما خالَفَها . ۲
سنّت ، عبارت از سنّت (راه و روش) پيامبر صلى الله عليه و آله است ؛ و بدعت ، هر چيزى است كه مخالف اين سنّت باشد.
دسته پنجم ، تفسير بدعت به نوآورى هايى كه بر خلاف فرمان خداوند متعال در

1.. ر . ك : ص ۴۶۸ ح ۱ .

2.. ر . ك : ص ۴۶۸ ح ۴ .


دانشنامه قرآن و حديث 11
458

احاديثِ در زمينه تبيين و تفسير بدعت را به شش دسته مى توان تقسيم كرد :
دسته اوّل ، احاديثى كه به اصطلاح شرعى كلمه بدعت در هر گونه نوآورى در دين و روشن بودن مفهوم آن نزد متشرّعان ، اشاره دارد .
در اين دسته روايات ـ كه بيشترين احاديث بدعت را شامل مى شوند ـ ، بدعت ، تفسير نشده است ؛ بلكه ضمن تبيين خاستگاه ها ، زيان ها و خطرهاى آن براى جامعه اسلامى ، به شدّت مورد نهى و تحريم قرار گرفته و تأكيد شده كه بر همه ، بويژه بر آگاهان و قدرتمندان جامعه ، واجب است با بدعت هايى كه تحقّق خواهند يافت ، قاطعانه مبارزه كنند . ۱
با تأمّل در اين دسته از روايات ، معلوم مى شود كه مفهوم بدعت ، براى مخاطب آنها روشن بوده و نيازى به توضيح ، نداشته است .
دسته دوم ، رواياتى اند كه نوآورى هاى دينى را بدترينِ امور توصيف كرده و آنها را به بدعت ، تفسير نموده اند ، ۲ مانند اين روايت :
شَرُّ الاُمورِ مُحدَثاتُها ، وَ كُلُّ مُحدَثَةٍ بِدعَةٌ وَ كُلُّ بِدعَةٍ ضَلالَةٌ . ۳
بدترين كارها ، نوساخته هاست. ۴ هر نوساخته اى ، بدعت است، و هر بدعتى ، گم راهى است .
در اين گونه روايات ، دو نكته قابل توجّه است :
نكته اوّل ، اين كه بدعت ، از لحاظ عقلى ، جايز نيست و وارد كردن آنچه جزو

1.. ر . ك : فصل سوم تا ششم .

2.. ر . ك : ص ۴۸۳ (بدعت / فصل سوم / بر حذر داشتن پيامبر صلى الله عليه و آله از بدعت و بدعت گذار) .

3.. ر . ك : ص ۴۸۲ ح ۱۶ .

4.. عبارت «مُحدَثات الاُمور» كه در متن عربى حديث آمده ، به چيزهايى مى گويند كه نه در قرآن آمده باشد ، نه در سنّت ، و نه اجماعى بر آن شده باشد ؛ آيين نو و رسم تازه و بى سابقه در دين .

  • نام منبع :
    دانشنامه قرآن و حديث 11
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ری‌شهری، با همکاری: جمعی از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    22
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1390
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 100627
صفحه از 586
پرینت  ارسال به