۸ / ۳ ـ ۱۱
ذكر مصائب
۹۴۵.الأمالى، مفيدـ به نقل از عثمان بن احمد دقّاق ، از جعفر بن محمّد بن مالك ـ :احمد بن يحيى اَوَدى ، از مُخوّل بن ابراهيم ، از ربيع بن منذر ، از پدرش ، نقل كرد كه امام حسين عليه السلام فرمود : «هيچ بنده اى نيست كه دو چشم او براى ما قطره اى بيفشاند يا دو ديده اش به خاطر ما اشكى بريزد ، مگر اين كه خداوند به سبب آن ، او را يك قَرن ، ۱ در بهشت ، جاى مى دهد» .
احمد بن يحيى اَودى گفت : من ، حسين بن على عليه السلام را در خواب ديدم و گفتم : مخوّل بن ابراهيم، از ربيع بن مُنذِر، از پدرش برايم گفت كه شما فرموده ايد : «هيچ بنده اى نيست كه دو چشم او براى ما قطره اى بيفشاند يا دو ديده اش به خاطر ما اشكى بريزد ، مگر اين كه خداوند به سبب آن، او را يك قَرن در بهشت جاى مى دهد؟» . امام صلى الله عليه و آله فرمود : «درست است» . گفتم : اينك سند [اين حديث] ميان من و شما ساقط گشت [و من آن را بى واسطه از شما شنيدم و از اين پس ، بدون واسطه از شما روايت مى كنم] .
۹۴۶.الأمالى، طوسىـ به نقل از حسين بن ابى فاخته ـ :من و ابو سَلَمه سرّاج و يونس بن يعقوب و فضل بن يسار در خدمت امام صادق عليه السلام بوديم . من گفتم : فدايت شوم! من در مجالس اين قوم، حاضر مى شوم ؛ امّا در دلم شما را ياد مى كنم . چه ذكرى بگويم؟
فرمود : «اى حسين! هر گاه در مجالس آنان حاضر شدى ، بگو : خدايا! آسايش و شادمانى را نصيب ما فرما! . در اين صورت، تو به آنچه مى خواهى ، مى رسى» .
گفتم : فدايت شوم! من حسين بن على عليه السلام را ياد مى كنم . در هنگام ياد كردن از او، چه بگويم؟
فرمود : «بگو : صلّى اللّه عليك يا أبا عبد اللّه . اين ذكر را سه بار تكرار كن» .
امام عليه السلام سپس رو به ما كرد و فرمود : «هنگامى كه ابو عبد اللّه الحسين عليه السلام به قتل رسيد ، هفت آسمان و هفت زمين و هر آنچه در آنها و در ميان آنهاست و همه بهشتيان و دوزخيان و همه موجودات مرئى و نامرئى براى او گريستند ، مگر سه چيز كه برايش گريه نكردند» .
گفتم : فدايت شوم! آن سه چيزى كه بر او گريه نكردند ، كدام اند؟
فرمود : «بصره ، دمشق و خاندان حَكَم بن ابى العاص» .