۷۱۰.صحيح البخارىـ به نقل از جابر بن عبد اللّه ـ :در مرّ الظَّهران ۱ با پيامبر صلى الله عليه و آله ميوه هاى رسيده چوج ۲ را مى چيديم . پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود : «سياهش را بچينيد كه گواراتر است» .
گفته شد : آيا تو گوسفند مى چراندى؟
فرمود : «آرى. پيامبرى هم هست كه گوسفند نچرانده باشد؟!» .
۷۱۱.السنن الكبرى، نسايىـ به نقل از ابن حزن ـ :شترداران و گوسفندداران مى نازيدند . پيامبر خدا صلى الله عليه و آله فرمود : «موسى عليه السلام برانگيخته شد، در حالى كه گوسفندچران بود. داوود عليه السلام برانگيخته شد، در حالى كه چوپان گوسفند بود و من نيز در حالى برانگيخته شدم كه براى خانواده ام در اجياد ، گوسفند مى چراندم» .
۷۱۲.امام صادق عليه السلام :پيامبر خدا صلى الله عليه و آله غنايم را تقسيم كرد و به على عليه السلام قطعه زمينى رسيد . امام عليه السلام در آن، چاهى حفر كرد و از آن ، آبى به قُطر گردن شتر به آسمان جهيد . امام عليه السلام آن را «يَنبع» ناميد . پس مردى آمد و آن را بشارت داد . امام عليه السلام فرمود : «به وارث من بشارت ده كه آن را صدقه اى حتمى و قطعى قرار دادم براى حاجيان بيت اللّه و عابران راه خدا . نه فروخته مى شود و نه بخشيده مى گردد و نه به ارث مى رسد . هر كه آن را بفروشد يا هبه كند ، لعنت خدا ، فرشتگان و همه مردم بر او باد كه خداوند ،نه بازگشت و توبه اش را بپذيرد و نه عوض و فديه اش را!» .