45
دانشنامه قرآن و حديث 6

۶ / ۱

توصيف خدا ، آن گونه كه خود ، خويشتن را وصف كرده است

۸۲.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :آفريدگار را جز با اوصافى كه خود در باره خويشتن گفته است ، وصف نمى توان كرد . چگونه وصف شود آفريدگارى كه حواس از ادراك او، و اوهام از رسيدن به او ، انديشه ها از محدود كردن او و ديدگان از احاطه بر او ناتوان اند؟ برتر از آن است كه وصف كنندگان ، او را وصف كنند . در عين نزديك بودن ، دور است و در عين دور بودن ، نزديك است . چگونگى را او چگونگى بخشيده است . پس در باره خودِ او گفته نمى شود كه : چگونه است؟ و مكان را او مكان قرار داده است . پس در باره خودِ او گفته نمى شود كه : كجاست؟ و چگونگى و جاى گزينى در او راه ندارد . او ، همچنان كه خودش را وصف كرده ، يگانه و بى نياز است و وصف كنندگان ، از عهده وصف او بر نمى آيند . نه زاد و ولد مى كند ، نه زاييده كسى است و هيچ كس ، همتاى او نيست .

۸۳.امام على عليه السلامـ قسمتى از سخنرانى ايشان، در پاسخ مردى كه گفت : پروردگارمان را براى ما آن چنان وصف كن كه گويا او را به عيان مى بينيم ـ :ببين ، اى پرسنده! هر صفتى از او كه قرآن ، تو را بِدان راه نمايى كرده است ، از آن پيروى كن و از نور هدايتش ره بجوى و آنچه شيطان ، تو را به دانستنش وا داشته ، ولى در قرآن دانستن آن بر تو واجب نشده و در سنّت پيامبر و پيشوايان هدايت ، اثرى از آن نيست ، دانستنش را به خداوند سبحان وا گذار ، كه اين ، منتهاى حقّ خدا بر توست .
و بدان كه استواران در علم ، همانان اند كه اقرار به همه آنچه در پسِ پرده غيب، نهان است وتفسير آن را نمى دانند ، آنان را از در آمدن به درهايى كه در برابر عوالم غيب نصب شده ، بى نياز كرده است و خداوند متعال ، اعتراف آنان را به ناتوانى از رسيدن به آنچه از حيطه دانش ايشان بيرون است ، ستوده و خوددارى آنان را از فرو رفتن در آنچه موظّف به جستجو از كُنه و عمق آن نشده اند ، رسوخ و استوارى ناميده است . پس تو نيز به همين بسنده كن و عظمت خداوندِ پاك را با اندازه انديشه خود مسنج كه در اين صورت ، هلاك خواهى شد .
او ، آن توانايى است كه اگر وَهم ها آهنگ آن كنند كه نهايت توانايى اش را دريابند و انديشه وارسته از وسوسه هاى شيطانى بكوشند تا او را در اعماق غيب هاى ملكوتش بشناسند ، و دل هاى بى قرارِ او در چگونگى صفاتش جستجو كنند و راه هاى خِردها باريك شوند و به مرزى برسند كه صفات به آنها راه ندارند و بخواهند ذات او را بشناسند ، بر سينه آنها ، كه در پرتگاه هاى ظلمات غيب ها جولان مى دهند و با تمام وجود، به او ـ كه منزّه است ـ روى آورده اند [كه بشناسندش] ، دست رد مى زند و پيشانى خورَد ، باز مى گردند و اعتراف مى كنند كه با پيمودن اين بيراهه ها نمى توان به عمق شناخت او رسيد و هيچ تصويرى از اندازه شُكوه و عزّت او به ذهن صاحبان انديشه خطور نمى كند .


دانشنامه قرآن و حديث 6
44

۶ / ۱

وَصفُهُ بِما وَصَفَ بِهِ نَفسَهُ

۸۲.رسول اللّه صلى الله عليه و آله :إنَّ الخالِقَ لا يوصَفُ إِلّا بِما وَصَفَ بِهِ نَفسَهُ ، وكَيفَ يوصَفُ الخالِقُ الَّذي تَعجِزُ الحَواسُّ أن تُدرِكَهُ ، وَالأَوهامُ أن تَنالَهُ ، والخَطَراتُ أن تَحُدَّهُ ، وَالأَبصارُ الإحاطَةَ بِهِ ؟! جَلَّ عَمّا يَصِفُهُ الواصِفونَ ، نَأى ۱ في قُربِهِ ، وقَرُبَ في نَأيِهِ، كَيَّفَ الكَيفِيَّةَ؛ فَلا يُقالُ لَهُ: كَيفَ، وأَيَّنَ الأَينَ ؛ فَلا يُقالُ لَهُ: أَينَ،وهُوَ مُنقَطِعُ الكَيفِيَّةِ فيهِ وَالأَينونِيَّةِ، فَهُوَالأَحَدُ الصَّمَدُ كَما وَصَفَ نَفسَهُ، وَالواصِفونَ لا يَبلُغونَ نَعتَهُ، لَم يَلِد ولَم يُولَد ولَم يَكُن لَهُ كُفُوا أَحَدٌ. ۲

۸۳.الإمام عليّ عليه السلامـ مِن خُطبَةٍ لَهُ في جَوابِ رَجُلٍ قالَ لَهُ: صِف لَنا رَبَّنا مِثلَما نَراهُ عِيانا ـ :فَانظُر أَيُّهَا السّائِلُ: فَما دَلَّكَ القُرآنُ عَلَيهِ مِن صِفَتِهِ فَائتَمَّ بِهِ وَاستَضِئ بِنورِ هِدايَتِهِ ، وما كَلَّفَكَ الشَّيطانُ عِلمَهُ مِمّا لَيسَ فِي الكِتابِ عَلَيكَ فَرضُهُ ، ولا في سُنَّةِ النَّبِيِّ صلى الله عليه و آله وأَئِمَّةِ الهُدى أَثَرُهُ ، فَكِل عِلمَه إِلَى اللّهِ سُبحانَهُ ؛ فَإِنَّ ذلِكَ مُنتَهى حَقِّ اللّهِ عَلَيكَ .
وَاعلَم أَنَّ الرّاسِخينَ فِي العِلم هُمُ الَّذينَ أَغناهُم عَنِ اقتِحامِ السُّدَدِ المَضروبَةِ دونَ الغُيوبِ الإِقرارُ بِجُملَةِ ما جَهِلوا تَفسيرَهُ مِنَ الغَيبِ المَحجوبِ ، فَمَدَحَ اللّهُ ـ تَعالَى ـ اعترافَهُم بِالعَجزِ عَن تَناوُلِ ما لَم يُحيطوا بِه عِلما ، وسَمّى تَركَهُمُ التَّعَمُّقَ فيما لَم يُكَلِّفهُمُ البَحثَ عَن كُنهِهِ رُسوخا ، فَاقتَصِر عَلى ذلِكَ ، ولا تُقَدِّر عَظَمَةَ اللّهِ سُبحانَهُ عَلى قَدرِ عَقلِكَ؛ فَتَكونَ مِنَ الهالِكينَ .
هُوَ القادِرُ الَّذي إِذَا ارتَمَتِ الأَوهامُ لِتُدرِكَ مُنقَطَعَ قُدرَتِهِ ، وحاوَلَ الفِكرُ المُبَرَّأُ مِن خَطَراتِ الوَساوِسِ أن يَقَعَ عَلَيهِ في عَميقاتِ غُيوبِ مَلَكوتِهِ ، وتَوَلَّهَتِ القُلوبُ إِلَيهِ لِتَجرِيَ في كَيفِيَّة صِفاتِهِ ، وغَمَضَت مَداخِلُ العُقولِ في حَيثُ لا تَبلُغُهُ الصِّفاتُ لِتَناوُلِ عِلمِ ذاتِهِ ، رَدَعَها وهِيَ تَجوبُ مَهاوِيَ سُدَفِ الغُيوبِ ، مُتَخَلِّصَةً إِلَيهِ ـ سُبحانَهُ ـ فَرَجَعَت إِذ جُبِهَت مُعتَرِفَةً بِأَنَّهُ لا يُنالُ بِجَورِ الاِعتِسافِ كُنهُ مَعرِفَتِهِ ، ولا تَخطُرُ بِبالِ أُولِي الرَّوِيّاتِ ۳ خاطِرَةٌ مِن تَقديرِ جَلالِ عِزَّتِهِ . ۴

1.نأى : بَعُد (لسان العرب : ج ۱۵ ص ۳۰۰ «نأي») .

2.كفاية الأثر : ص ۱۲ عن ابن عبّاس ، كشف الغمّة : ج ۳ ص ۱۷۶ ، الكافي : ج ۱ ص ۱۳۸ ح ۳ ، التوحيد : ص ۶۱ ح ۱۸ كلّها عن الفتح بن يزيد الجرجاني عن الإمام أبي الحسن عليه السلام ، تحف العقول : ص ۴۸۲ عن الإمام الهادي عليه السلام وليس في الثلاثة الأخيرة ذيله من «فهو الأحد الصمد . . .» وكلّها نحوه ، بحار الأنوار : ج ۳۶ ص ۲۸۳ .

3.الرَّوِيَّة : التفَكّر في الأمر . ورَوَّيتُ في الأمرِ : إذا نظرت فيه وفكّرت (الصحاح : ج ۶ ص ۲۳۶۴ «روى») .

4.نهج البلاغة : الخطبة ۹۱ عن مسعدة بن صدقة عن الإمام الصادق عليه السلام وراجع : التوحيد : ص ۵۵ ح ۱۳ .

  • نام منبع :
    دانشنامه قرآن و حديث 6
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ری‌شهری، با همکاری: جمعی از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    22
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1390
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 65832
صفحه از 576
پرینت  ارسال به