97
دانشنامه قرآن و حديث 1

نحوى، وضوح آن را بيشتر مى كنيم ـ .
ج ـ براى پرهيز از طولانى شدن گزارش ها ، چنانچه نام اهل بيت عليهم السلام در سند ، پى در پى آمده باشد ، به جاى ذكر اسامى آنها يكى پس از ديگرى ، از عبارت : «عن آبائه (از پدرانش)» استفاده مى كنيم كه بيانگر اين اتّصال است.
د ـ هر گاه در منبع، از مروىٌّ عنه ، صراحتا نام برده نشده باشد ، بلكه فقط كنيه يا لقب او ذكر شده باشد (مثل : أبو الحسن ، أبو محمّد، العبد الصالح، العالم و...) و يا ابهامى در ميان باشد ، ۱ در اين صورت ، چنانچه مقصود از آن را احراز كنيم ، نام مروىٌّ عنه را مى آوريم ، و اگر احراز نكنيم ، آن را به همان نحو كه در منبع آمده ، ذكر مى نماييم و در پانوشت، به احتمالات معتبر، اشاره مى كنيم .
ه ـ پس از ذكر نام پيامبر، با جمله « صلى الله عليه و آله » و پس از ذكر نام هر يك از اهل بيت آن بزرگوار يا نام ديگر پيامبران و نيز فرشتگان ، با جمله « عليه السلام » ، نسبت به آنان ، اداى احترام مى شود ، هرچند در كتابى كه حديث از آن نقل شده ، نام آنان بدون تكريم آمده باشد و يا با الفاظ ديگرى از آنان تكريم شده باشد . همچنين ، در مورد ديگران ، فقط به ذكر نام ، اكتفا شده است.
و ـ راوى اوّل ـ كه خبر را از مروىٌّ عنه روايت مى كند ـ ، اگر در صدر حديثْ نام برده نشود ، در پانوشت ، پس از هر نشانى، ياد مى شود ، و اگر حديث را يكى از اهل بيت عليهم السلام از يكى از اجداد گرامى اش روايت كرده باشد ، نام شريف او و نيز نام راويان بالاتر، تا به اوّلين راوى، مى آيد.
ز ـ اگر نام راوى دقيقا معلوم نباشد ، نام او در پانوشت، اصلاً آورده نمى شود ، مانند وقتى كه حديث با سندى مُرسَل ، نظير «أحمد بن محمّد ، عن بعض أصحابنا ، عن الإمام الباقر عليه السلام (احمد بن محمّد، از يكى از راويان امامى مذهب، از امام باقر عليه السلام )»، روايت شده باشد.

1.مثل مواردى كه حديث، به «الحسن» (بدون هيچ مشخّصه ديگرى) نسبت داده شده است.


دانشنامه قرآن و حديث 1
96

نقل كمترى صورت گيرد. با اين حال ، چنانچه حديثى را از اين گونه كتاب ها انتخاب كنيم ، در ابتداى حديث ، به اين ترديد در نسبت كتاب به امام عليه السلام ، اشاره مى كنيم ، مثل : الديوان المنسوب إلى الإمام علىّ عليه السلام ، التفسير المنسوب إلى الإمام العسكرىّ عليه السلام ، مصباح الشريعة ـ فيما نَسَبَه إلى الإمام الصادق عليه السلام ـ .
۲۲ . معيارِ آوردن نام مَروىٌّ عنه يا راوى ، بدين گونه است :
الف ـ در ابتداى هر حديث (صدر حديث) ، نام مروىٌّ عنه (گوينده اصلى حديث) را مى آوريم ، مگر آن كه راوى در حديث ، نقش داشته باشد ـ به طورى كه جز با آوردن نام او ، حديث ، مفهوم درست خود را پيدا نكند ـ ، كه در اين صورت ، ابتدا نام راوى را مى آوريم و سپس ، نام مروىٌّ عنه را و از آن جا كه به اقتضاى شيوه تدوين اين دانش نامه، در ابتداى حديث ، نام مروىٌّ عنه آورده مى شود و اگر نام مروىٌّ عنه را نتوان آورد، ۱ نام منبع مى آيد، لذا در چنين مواردى (نقش داشتن راوى در حديث)، نام منبعى كه متن از آن نقل شده است ، خواهد آمد و سپس ، نام راوى، مانند:
الخصال عن زُرارة: سمعتُ أبا عبد اللّه عليه السلام يقول:...، فَسَألتُه عن...، فقال: يا زرارة!... الخصال ـ به نقل از زُراره ـ : شنيدم ابو عبد اللّه [امام صادق] عليه السلام مى فرمود:... از ايشان پرسيدم كه... فرمود: اى زراره!...
ب ـ به سبب تعدّد القاب پيامبر بزرگوار و اهل بيت گرامى ايشان و انبياى پيشين و نيز تعدّد نام ها و كُنيه هايى كه براى آنها به كار مى رود، فقط يكى از آنها ـ كه همان نام يا لقب مشهور است ـ گزينش شده است، تا در صدر احاديث، با روشى يكسان، از مروىٌّ عنه نام برده شود؛ امّا اگر نام يا لقب يا كنيه آن بزرگواران، در ميانه متونِ نقل شده آمده باشد ، به همان حال ، دست نخورده باقى مى ماند، مگر در ترجمه ـ كه به

1.مثل همين مورد ـ كه راوى در حديث، نقش داشته باشد ـ و يا وقتى كه حديث، «مُضمَر» است و تعيين مَروىٌّ عنه (گوينده اصلى حديث)، امكان پذير نيست.

  • نام منبع :
    دانشنامه قرآن و حديث 1
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ری‌شهری، با همکاری: جمعی از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    22
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1390
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 59948
صفحه از 584
پرینت  ارسال به