417
دانشنامه قرآن و حديث 1

ج ـ آزمندى به دنيا

۱۷۶.امام على عليه السلام :مردم در دنيا دو گونه عمل مى كنند :
يكى ، آن كس كه در دنيا براى دنيا كار مى كند و دنيا او را از آخرتش باز مى دارد و نگران فقر بازماندگان خود است ؛ ليكن براى فقر خويش [ در آخرت ]نگران نيست . پس عمر خويش را در راه منفعت ديگران صرف مى كند.
و ديگرى ، آن كس كه در دنيا براى پس از آن ، كار مى كند . چنين كسى نصيبش از دنيا ، بدون كار و تلاش ، به او مى رسد و بهره اش را از هر دو جهان به دست مى آورد و هر دو سراى را با هم دارد . پس نزد خداوند آبرومند مى شود ، چندان كه هر حاجتى از او بخواهد ، [خداوند] آن را از او دريغ نمى كند.

۱۷۷.امام على عليه السلام :مبادا چسبيدن دنياپرستان به دنيا و آزمندى شان به آن ، تو را بفريبد ؛ چرا كه خداوند ، تو را از حال دنيا آگاه ساخته ، و دنيا ، خود نيز از حقيقت خويش ، پرده برداشته و بدى هايش را براى تو آشكار ساخته است !
همانا دنياپرستان ، [چونان] سگان پارس كننده و ددان درنده اند كه بر يكديگر خُرناس مى كشند . نيرومندشان ، ناتوانشان را مى خورد و بزرگ ترهايشان ، كوچك ترهايشان را مغلوب مى كنند ، [يا چونان] اُشترانى (/ چارپايانى) هستند ، برخى پاى بسته و برخى ديگر رها شده [در بيابان] كه خِرَدهايشان را از دست داده اند و راه بيابان خشك در پيش گرفته اند، [يا چونان] رمه هايى آفت زده كه به صحرايى شنزار رو كنند ، نه چوپانى دارند كه آنها را سر و سامان دهد و نه چراننده اى كه به چراگاهشان بَرد .
دنيا ، آنان (دنياپرستان) را به راه كورى (بيراهه) كشانده و ديدگانشان را از مناره هدايت فرو پوشانده است . از اين رو، در حيرانى هاى دنيا سرگردان اند و در ناز و نعمت هاى آن غرقه گشته اند و آن را به پروردگارى گرفته اند . دنيا آنها را به بازى گرفته است و آنان نيز با دنيا بازى مى كنند و فراسوى دنيا (آخرت) را از ياد برده اند . مشتاب ، كه به زودى ، تاريكى برطرف مى شود . گويا مسافران به منزل رسيده اند و آنان كه مى شتابند ، به زودى [به كاروانيان] مى پيوندند.


دانشنامه قرآن و حديث 1
416

ج ـ الحِرصُ عَلَى الدُّنيا

۱۷۶.الإمام عليّ عليه السلام :النّاسُ فِي الدُّنيا عامِلانِ : عامِلٌ عَمِلَ فِي الدُّنيا لِلدُّنيا ، قَد شَغَلَتهُ دُنياهُ عَن آخِرَتِهِ ، يَخشى عَلى مَن يَخلُفُهُ الفَقرَ ، ويَأمَنُهُ عَلى نَفسِهِ ، فَيُفني عُمُرَهُ في مَنفَعَةِ غَيرِهِ ، وعامِلٌ عَمِلَ فِي الدُّنيا لِما بَعدَها ، فَجاءَهُ الَّذي لَهُ مِنَ الدُّنيا بِغَيرِ عَمَلٍ ، فَأَحرَزَ الحَظَّينِ مَعا ، ومَلَكَ الدّارَينِ جَميعا ، فَأَصبَحَ وَجيها عِندَ اللّهِ لا يَسأَلُ اللّهَ حاجَةً فَيَمنَعُهُ . ۱

۱۷۷.عنه عليه السلام :إيّاكَ أن تَغتَرَّ بِما تَرى مِن إخلادِ أهلِ الدُّنيا إلَيها ، وتَكالُبِهِم عَلَيها ؛ فَقَد نَبَّأَكَ اللّهُ عَنها ، ونَعَت هِيَ لَكَ عَن نَفسِها ، وتَكَشَّفَت لَكَ عَن مَساوِئِها ؛ فَإِنَّما أهلُها كِلابٌ عاوِيَةٌ ، وسِباعٌ ضارِيَةٌ ، يَهِرُّ بَعضُها عَلى بَعضٍ ، ويَأكُلُ عَزيزُها ذَليلَها ، ويَقهَرُ كَبيرُها صَغيرَها ، نَعَمٌ مُعَقَّلَةٌ ۲ ، واُخرى مُهمَلَةٌ ، قَد أضَلَّت عُقولَها ، ورَكِبَت مَجهولَها ، سُروحُ عاهَةٍ ۳ بِوادٍ وَعثٍ ۴ ، لَيسَ لَها راعٍ يُقيمُها ، ولا مُسيمٌ يُسيمُها ۵ ، سَلَكَت بِهِمُ الدُّنيا طَريقَ العَمى ، وأخَذَت بِأَبصارِهِم عَن مَنارِ الهُدى ، فَتاهوا في حَيرَتِها ، وغَرِقوا في نِعمَتِها ، وَاتَّخَذوها رَبّا ، فَلَعِبَت بِهِم ولَعِبوا بِها ، ونَسوا ما وَراءَها ، رُوَيدا يُسفِرُ الظَّلامُ كَأَن قَد وَرَدَتِ الأَظعانُ ، يوشِكُ مَن أسرَعَ أن يَلحَقَ . ۶

1.نهج البلاغة : الحكمة ۲۶۹ ، خصائص الأئمّة : ص ۹۸ ، نزهة الناظر : ص ۵۳ ح ۳۲ كلاهما نحوه ، بحار الأنوار : ج ۷۳ ص ۱۳۱ ح ۱۳۵ .

2.المعَقَّلَة : المشدودة (النهاية : ج ۳ ص ۲۸۱ «عقل») .

3.العاهَة : الآفة. وأعاهَ القَومُ : أصابَت ماشِيَتَهم العاهة (الصحاح : ج ۶ ص ۲۲۴۲ «عوه») .

4.الوَعْث : الرمل ، والمشي فيه يشتدّ على صاحبه ويشقّ (النهاية : ج ۵ ص ۲۰۶ «وعث») .

5.السائمة من الماشية : الراعية ؛ يقال : سامَت تَسُوم سَوْما ، وأسَمْتُها أنا (النهاية : ج ۲ ص ۴۲۶ «سوم») .

6.نهج البلاغة : الكتاب ۳۱ ، كشف المحجّة : ص ۲۲۹ عن عمر بن أبي المقدام عن الإمام الباقر عنه عليهماالسلام ،تحف العقول : ص ۷۶ نحوه ، بحار الأنوار : ج ۷۷ ص ۲۲۴ ح ۲ .

  • نام منبع :
    دانشنامه قرآن و حديث 1
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ری‌شهری، با همکاری: جمعی از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    22
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1390
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 59666
صفحه از 584
پرینت  ارسال به