405
دانشنامه قرآن و حديث 1

۱۶۰.امام على عليه السلام :يـاد آخـرت ، دارو و درمـان اسـت . يـاد دنيا ، بـدترينِ دردهاست.

۱۶۱.امام على عليه السلام :من ياران محمّد صلى الله عليه و آله را ديده ام و هيچ يك از شما را شبيه آنان نمى بينم! آنان صبح مى كردند ، در حالى كه موهايشان ژوليده و چهره هايشان غبارآلود بود و شب را تا صبح به سجده و قيام مى گذراندند و پيشانى ها و گونه هايشان را [در پيشگاه خداوند] به خاك مى ساييدند و از ياد مَعادشان چنان ناآرام بودند كه گويى بر روى آتش ايستاده اند.

۱۶۲.امام على عليه السلامـ در بخشى از سخنرانى ايشان كه در آن ، از جور زمانه اش مى گويد و مردم روزگارش را به پنج گروه تقسيم مى كند و سپس به زهد (بى رغبتى به دنيا) فرا مى خواند ـ :و [معدود] مردانى باقى مانده اند كه ياد بازگشتگاه (قيامت) ، ديدگان آنان را [بر هر حرام و ناروايى] فرو بسته است و ترس رستاخيز ، اشك هايشان را جارى ساخته است .
برخى از آنان رانده و آواره شده اند ، برخى ترسان و مقهور گشته اند، برخى خاموشى اختيار كرده و لب فرو بسته اند، برخى مخلصانه همچنان [به حق و حقيقت] دعوت مى كنند ، برخى گريان و دردمندند و تقيّه آنها را به گم نامى كشانده و ناتوانى ، وجودشان را فرا گرفته است ، چنان كه گويى در دريايى تلخ فرو رفته اند. دهان هايشان بسته و دل هايشان جريحه دار است . آن قدر نصيحت كرده اند كه خسته شده اند ، و چندان مقهور [و سركوب ]گشته اند كه به خوارى و ناتوانى در افتاده اند، و چندان كشته داده اند كه شمارشان اندك گشته است.


دانشنامه قرآن و حديث 1
404

۱۶۰.الإمام عليّ عليه السلام :ذِكرُ الآخِرَةِ دَواءٌ وشِفاءٌ ، ذِكرُ الدُّنيا أدوَأُ الأَدواءِ . ۱

۱۶۱.عنه عليه السلام :لَقَد رَأَيتُ أصحابَ مُحَمَّدٍ صلى الله عليه و آله ، فَما أرى أحَدا يُشبِهُهُم مِنكُم! لَقَد كانوا يُصبِحونَ شُعثا غُبرا ، وقَد باتوا سُجَّدا وقِياما يُراوِحونَ بَينَ جِباهِهِم وخُدودِهِم ، ويَقِفونَ عَلى مِثلِ الجَمرِ مِن ذِكرِ مَعادِهِم . ۲

۱۶۲.عنه عليه السلامـ من خُطبَةٍ يَصِفُ فيها زَمانَهُ بِالجَورِ ويُقَسِّمُ النّاسَ فيهِ خَمسَةَ أصنافٍ ، ثُمَّ يُزَهِّدُ فِي الدُّنيا ـ :وبَقِيَ رِجالٌ غَضَّ أبصارَهُم ذِكرُ المَرجِعِ ، وأراقَ دُموعَهُم خَوفُ المَحشَرِ ، فَهُم بَينَ شَريدٍ نادٍّ ۳ ، وخائِفٍ مَقموعٍ ۴ ، وساكِتٍ مَكعومٍ ۵ ، وداعٍ مُخلِصٍ ، وثَكلانَ موجَعٍ ، قَد أخمَلَتهُمُ ۶ التَّقِيَّةُ ، وشَمِلَتهُمُ الذِّلَّةُ ، فَهُم في بَحرٍ اُجاجٍ ، أفواهُهُم ضامِزَةٌ ۷ ، وقُلوبُهُم قَرِحَةٌ ، قَد وَعَظوا حَتّى مَلّوا ، وقُهِروا حَتّى ذَلُّوا ، وقُتِلوا حَتّى قَلّوا . ۸

1.غرر الحكم : ج ۴ ص ۳۰ ح ۵۱۷۵ و ص ۳۱ ح ۵۱۷۶ ، عيون الحكم والمواعظ : ص ۲۵۶ ح ۴۷۴۸ وص ۲۵۵ ح ۴۷۲۱ .

2.نهج البلاغة : الخطبة ۹۷ ، بحار الأنوار : ج ۶۹ ص ۳۰۷ ح ۲۹.

3.نَدَّ : أي شرد وذهب على وجهه (النهاية : ج ۵ ص ۳۵ «ندد») و في بحار الأنوار : «ناءٍ» .

4.قَمَعْتهُ : قَهَرْتهُ (المحيط في اللغة : ج ۱ ص ۲۰۴ «قمع») .

5.مكعوم : مِن كَعْم البعير ؛ وهو أن يشدّ فمه إذا هاج (النهاية : ج ۴ ص ۱۸۰ «كعم») .

6.خَمَل ذِكْرُه وصوته : خفي . وأخمَلَه اللّه تعالى ، فهو خامل ساقط لا نباهة له (القاموس المحيط : ج ۳ ص ۳۷۱ «خَمَلَ») .

7.الضّامِز : المُمسِك (النهاية : ج ۳ ص ۱۰۰ «ضمز») .

8.نهج البلاغة : الخطبة ۳۲ ، بحار الأنوار : ج ۷۸ ص ۵ ح ۵۴ ؛ مطالب السؤول : ج ۱ ص ۱۴۹ وفيه «ناء» بدل «ناد» .

  • نام منبع :
    دانشنامه قرآن و حديث 1
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ری‌شهری، با همکاری: جمعی از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    22
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1390
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 59769
صفحه از 584
پرینت  ارسال به