309
دانشنامه قرآن و حديث 1

۱۵.تفسير العيّاشىـ به نقل از حمران ، در گفتگو با امام صادق عليه السلام ـ :از ايشان در باره اين سخن خداوند : «سپس اجلى مقرّر داشت ، و اجل مسمّا ، نزد اوست» ، پرسيدم .
فرمود : «اجل مُسمّا [يا محتوم] ، اجلى است كه در آن شب (شب قدر) براى ملك الموت اسم برده مى شود . اين ، همان اجلى است كه خداوند فرموده است : «پس هر گاه اجلشان فرا رسد ، نمى توانند [آن را] لحظه اى پس و پيش بيندازند» و اين ، همان اجلى است كه در شب قدر براى مَلَك الموت اسم برده [و به او اعلام ]مى شود .
اجل ديگر ، اجلى است كه بستگى به مشيّت [خدا] دارد : اگر خواست ، آن را پيش مى اندازد و اگر خواست ، به تأخيرش مى افكند» .

۱۶.امام صادق عليه السلامـ در باره اين سخن خداوند : «اجلى را مقرّر داشت ، و اجل محتوم ، نزد اوست» ـ :اجل نخست ، اجلى است كه خداوند به فرشتگان و فرستادگان و پيامبران وا مى گذارد ؛ و اجل محتومى كه نزد اوست ، آن اجلى است كه خداوند از خلايق ، پوشيده اش داشته است.

۱۷.امام على عليه السلامـ در نامه اى به معاويه ـ :هر گاه جنگ ، شدّت مى گرفت و مردم ، پا پس مى نهادند ، پيامبر خدا افراد خانواده اش را پيش مى افكند (سپر بلا مى ساخت) و به واسطه آنان ، يارانش را از سوزش شمشيرها و نيزه ها حفظ مى كرد .
چنين بود كه عبيدة بن حارث در جنگ بدر ، حمزه در جنگ اُحُد ، و جعفر در جنگ موته ، كشته شدند . و آن كسى هم كه اگر بخواهم ، نامش را مى برم، ۱ همانند آن بزرگواران ، خواهان شهادت بود ؛ امّا اجل هاى آنها پيش افتاد و مرگ او به تأخير افكنده شد.

1.مراد ، خودِ امام على عليه السلام است .


دانشنامه قرآن و حديث 1
308

۱۵.تفسير العيّاشي عن حمران عن الإمام الصادق عليه السلام :سَأَلتُهُ عَن قَولِ اللّهِ : «ثُمَّ قَضَى أَجَلاً وَأَجَلٌ مُّسَمًّى عِندَهُ» ، قالَ : المُسَمّى ما سَمّى لِمَلَكِ المَوتِ في تِلكَ اللَّيلَةِ ، وهُوَ الَّذي قالَ اللّهُ : «فَإِذَا جَاءَ أَجَلُهُمْ لَا يَسْتَئخِرُونَ سَاعَةً وَ لَا يَسْتَقْدِمُونَ »وهُوَ الَّذي سَمّى لِمَلَكِ المَوتِ في لَيلَةِ القَدرِ ، وَالآخَرُ لَهُ فيهِ المَشيئَةُ ، إن شاءَ قَدَّمَهُ وإن شاءَ أخَّرَهُ . ۱

۱۶.الإمام الصادق عليه السلامـ في قَولِهِ تَعالى : «قَضَى أَجَلاً وَأَجَلٌ مُّسَمًّى عِندَهُ» ـ :الأَجَلُ الأَوَّلُ هُوَ ما نَبَذَهُ إلَى المَلائِكَةِ وَالرُّسُلِ وَالأَنبِياءِ ، وَالأَجَلُ المُسَمّى عِندَهُ هُوَ الَّذي سَتَرَهُ اللّهُ عَنِ الخَلائِقِ . ۲

۱۷.الإمام عليّ عليه السلامـ مِن كِتابٍ لَهُ إلى مُعاوِيَةَ ـ :كانَ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله إذَا احمَرَّ البَأسُ ۳ وأحجَمَ النّاسُ ، قَدَّمَ أهلَ بَيتِهِ فَوَقى بِهِم أصحابَهُ حَرَّ السُّيوفِ وَالأَسِنَّةِ ، فَقُتِلَ عُبَيدَةُ بنُ الحارِثِ يَومَ بِدرٍ ، وقُتِلَ حَمزَةُ يَومَ اُحُدٍ ، وقُتِلَ جَعفَرٌ يَومَ مُؤتَةَ ۴ ، وأرادَ مَن لَو شِئتُ ذَكَرتُ اسمَهُ مِثلَ الَّذي أرادوا مِنَ الشَّهادَةِ ، ولكِنَّ آجالَهُم عُجِّلَت ، ومَنِيَّتَهُ اُجِّلَت . ۵

راجع : بحار الأنوار : ج ۵ ص ۱۴۰ والميزان في تفسير القرآن : ج ۷ ص ۱۵ .

1.تفسير العيّاشي : ج ۱ ص ۳۵۴ ح ۶ ، بحار الأنوار : ج ۴ ص ۱۱۶ ح ۴۵ و ۴۶ .

2.تفسير العيّاشي : ج ۱ ص ۳۵۵ ح ۹ عن حصين ، بحار الأنوار : ج ۵ ص ۱۴۰ ح ۱۰ .

3.احمرّ البأس : اشتدّت الحرب (النهاية : ج ۱ ص ۴۳۸ «حمر»).

4.مؤتة : قرية من قرى البلقاء ، في حدود الشام (معجم البلدان : ج ۵ ص ۲۲۰) .

5.نهج البلاغة : الكتاب ۹ ، وقعة صفّين : ص ۹۰ نحوه ، بحار الأنوار : ج ۳۳ ص ۱۱۲ ح ۴۰۸ .

  • نام منبع :
    دانشنامه قرآن و حديث 1
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ری‌شهری، با همکاری: جمعی از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    22
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1390
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 59799
صفحه از 584
پرینت  ارسال به