خلع نمى شود ، و قيام عليه او واجب نيست ؛ بلكه واجب است نصيحت كردن او و ترساندنش از عذاب الهى و اطاعت نكردن از او در آنچه دعوت به معصيت خدا مى كند . آنان در اين باره به احاديث فراوان و مشابهى از پيامبر صلى الله عليه و آله و اصحاب ايشان استدلال كرده اند كه در باره اطاعت از پيشوايان ، هرچند ستم كنند و بيت المال را به انحصار خود درآورند ، وارد شده است .
ب ـ دين در خدمت سياستمداران فاسد
بى ترديد ، اين گونه فتاوا در تاريخ اسلام ، نه تنها به تفكيك دين از سياست انجاميد ، بلكه دين را در خدمت دولت مردان فاسدى قرار داد كه به نام دين ، حكومت كردند و در پوشش اسلام ، هر چه مى خواستند ، انجام دادند.
بدين سان ، جمعى با عنوان محدّث و فقيه ، با تفكيك دين از سياست و ممانعت از قيام مردم مسلمان براى احقاق حقوق خود و حاكم ساختن اسلامِ راستين در جامعه ، دانسته يا ندانسته ، بهترين و كارسازترين خدمات را به طاغوتيانى دادند كه در پوشش اسلام بر مسلمانان حكومت مى كردند و بيشترين ضربه را به پيكر اسلام اصيل و تداوم حكومت اسلامى ، وارد ساختند.
بى جهت نيست كه امام زين العابدين عليه السلام خطاب به يكى از اين قبيل دانشمندان به نام محمّد بن مسلم زُهرى ، ضمن نامه اى نصيحت آميز ولى تند ، مى نويسد:
فَلَم يَبلُغ أخَصُّ وُزَرائِهِم وَ لا أقوى أعوانِهِم ، إلّا دونَ ما بَلَغتَ مِن إصلاحِ فَسادِهِم وَ اختِلافِ الخاصَّةِ وَ العامَّةِ إلَيهِم! ۱
نزديك ترين وزيران آنها و نيرومندترين يارانشان نتوانستند به اندازه تو بر تباهكارى هاى آنها سرپوش بنهند و [دل هاى] خواصّ و عوام را به سوى آنان بكشانند.