۶۱۹۲.الكافىـ به نقل از سهل بن زياد ، از چند نفر ، در حديثى كه سند آن را به معصوم رسانده اند ـ: او درباره كودكان ، مورد پرسش قرار گرفت . فرمود : «وقتى روز رستاخيز شد ، خداوند ، آنان را گرد مى آورد و آتشى را براى آنان شعله ور مى نمايد و به آنان دستور مى دهد كه خود را در آن بيفكنند . آن كه در دانش خداوند عز و جل نيك بخت است ، خود را در آتش مى اندازد ، در حالى كه آتش براى او سرد و سلامت است ، و آن كه در دانش خدا تيره بخت است ، خوددارى مى ورزد و خداوند ، فرمان مى دهد كه آنان را به سوى آتش دوزخ بَرند . آنان مى گويند : اى پروردگار ما! فرمان مى دهى كه ما را به سوى آتشْ بَرند ، در حالى كه بر ما قلم [تيره بختى] نرانده اى؟
[خداوندِ] جبّار مى فرمايد : «من شما را رو در رو فرمان دادم و مرا اطاعت نكرديد . چه مى كرديد اگر فرستاده اى را از غيب برايتان مى فرستادم؟» .
۶۱۹۳.كتاب سليم بن قيس به نقل از سليم :به ابن عبّاس گفتم : مرا آگاه ساز كه بزرگ ترين چيزى كه از على بن ابى طالب عليه السلام شنيده ايد ، چيست.
او چيزى را برايم گفت كه خودم آن را از على عليه السلام شنيده بودم . فرمود [ه بود] : «پيامبر خدا مرا در حالى كه در دستش كتابى بود ، خواست و فرمود : اى على! اين كتاب را بگير .
گفتم : اى پيامبر خدا! اين ، چه كتابى است ؟
فرمود : كتابى است كه خدا نوشته است . در آن ، نام نيك بختان و تيره بختان امّت من تا روز رستاخيز ، هست . پروردگارم به من فرمان داد كه آن را به تو بدهم » .