63
دانش نامه عقايد اسلامي ج9

۶۱۸۰.امام باقر عليه السلام :وقتى خداوند ـ تبارك و تعالى ـ مردم را از گِل آفريد ، مانند تير قرعه ۱ آن ها را انداخت . آن گاه مسلمان را بيرون آورد و او را خوش بخت قرار داد ، و كافر را بدبخت قرار داد .

۶۱۸۱.امام صادق عليه السلام :خداوند ، پيش از آن كه بندگانش را بيافريند ، خوش بختى و بدبختى را آفريد . خداوند ، هر كه را خوش بخت آفريده ، هرگز دشمنش نمى دارد و اگر او كار بدى انجام دهد ، كارش را دشمن مى دارد ، نه خودش را . و چنانچه [بنده اش] بدبخت باشد ، هرگز او را دوست نمى دارد و اگر او كار خوبى انجام دهد ، كارش را دوست مى دارد ؛ ولى خودش را به خاطر سرانجامش دشمن مى دارد . پس هر گاه خداوند عز و جلچيزى را دوست بدارد ، هرگز دشمنش نمى دارد و هر گاه چيزى را دشمن بدارد ، هرگز دوستش نمى دارد . ۲

۶۱۸۲.امام صادق عليه السلام :[گاهى] خوش بخت را در طريق بدبختان مى برند . به گونه اى كه مردم مى گويند : «او چه قدر شبيه آنان و بلكه از خود آنان است!» و سپس خوش بختى ، او را در مى يابد ، و گاهى بدبخت را در راه خوش بختان مى برند ، به گونه اى كه مردم مى گويند : «او چه قدر شبيه آنان و بلكه از خود آنان است!» و سپس بدبختى ، او را در مى يابد . همانا خداوند ، براى هر كه خوش بختى تقدير كند ، هر چند از عمر دنيا جز به اندازه فاصله دو دوشيدنِ شتر باقى نمانده باشد، خوش بختى را فرجام او قرار خواهد داد .

1.واژه «سهم» كه در متن عربىِ حديث آمده است، به تيرچه هايى گفته مى شد كه نام افراد را بر آنها مى نوشتند و آنها را در داخل كيسه اى مى ريختند و با آن قرعه مى زدند . در اين تشبيه ، اشاره اى ظريف است به مُشتبه بودن (معلوم نبودنِ) خوب و بدِ انسان ها ، تا اين كه خداوند ، پليد را از پاك ، مشخّص كند .

2.توضيح ، اين كه خوش بختى و بدبختى را آفريد و آن دو را با مقدّر كردن تكاليفى كه موجب آن دو مى شوند ، فراهم آورد ، يا بر اساس آنچه مردمان ، پس از به وجود آمدن و مكلّف شدن ، با اراده و خواست خودشان انتخاب مى كنند ، در لوح هاى آسمانى مى نويسد كه او بهشتى است و يا جهنّمى ، و مراد از آفرينش دوم ، به وجود آوردن در عالم هستى است (مرآة العقول : ج ۲ ص ۱۶۶) .


دانش نامه عقايد اسلامي ج9
62

۶۱۸۰.الإمام الباقر عليه السلام :إنَّ اللّهَ ـ تَبارَكَ وتَعالى ـ لَمّا خَلَقَ الخَلقَ مِن طينٍ أفاضَ بِها كَإِفاضَةِ القِداحِ ۱ ، فَأَخرَجَ المُسلِمَ فَجَعَلَهُ سَعيدا ، وجَعَلَ الكافِرَ شَقِيّا . ۲

۶۱۸۱.الإمام الصادق عليه السلام :إنَّ اللّهَ خَلَقَ السَّعادَةَ وَالشَّقاءَ قَبلَ أن يَخلُقَ خَلقهُ ، فَمَن خَلَقَهُ اللّهُ سَعيدا لَم يُبغِضهُ أبَدا ، وإن عَمِلَ شَرّا أبغَضَ عَمَلَهُ ولَم يُبغِضهُ ، وإن كانَ شَقِيّا لَم يُحِبَّهُ أبَدا ، وإن عَمِلَ صالِحا أحَبَّ عَمَلَهُ وأبغَضَهُ لِما يَصيرُ إلَيهِ ، فَإِذا أحَبَّ اللّهُ شَيئا لَم يُبغِضهُ أبَدا ، وإذا أبغَضَ شَيئا لَم يُحِبَّهُ أبَدا ۳ . ۴

۶۱۸۲.عنه عليه السلام :يُسلَكُ بِالسَّعيدِ في طَريقِ الأَشقِياءِ حَتّى يَقولَ النّاسُ : ما أشبَهَهُ بِهِم ، بَل هُوَ مِنهُم ثُمَّ يَتَدارَكُهُ السَّعادَةُ ، وقَد يُسلَكُ بِالشَّقِيِّ طَريقَ السُّعَداءِ حَتّى يَقولَ النّاسُ : ما أشبَهَهُ بِهِم بَل هُوَ مِنهُم ثُمَّ يَتَدارَكُهُ الشَّقاءُ ، إنَّ مَن كَتَبَهُ اللّهُ سَعيدا وإن لَم يَبقَ مِنَ الدُّنيا إلّا فُواقَ ۵ ناقَةٍ خَتَمَ لَهُ بِالسَّعادَةِ . ۶

1.القِدْحُ : هو السهم الّذي كانوا يستقسمون به (النهاية : ج ۴ ص ۲۰ «قدح») . فإنّهم كانوا يخلطونها ويقرعون بها بعدما يكتبون عليها أسماءهم ، وفي التشبيه إشارة لطيفة إلى اشتباه خير بني آدم بشرّهم إلى أن يميز اللّه الخبيث من الطيّب (مرآة العقول : ج ۲۱ ص ۲۶) .

2.الكافي : ج ۶ ص ۱۵ ح ۵ عن أبي حمزة ، بحار الأنوار : ج ۶۰ ص ۳۶۳ ح ۵۷ .

3.بيان : خلق السعادة والشقاوة فقدّرهما بتقدير التكاليف الموجبة لهما ، أو أن يكتب في الألواح السماويّة كونه من أهل الجنّة ، أو من أهل النّار . موافقا لعِلمه سبحانه ، التابع لما يختارونه بعد وجودهم وتكليفهم بإرادتهم واختيارهم والمراد بالخلق ثانيا الإيجاد في الخارج (مرآة العقول : ج ۲ ص ۱۶۶) .

4.الكافي : ج ۱ ص ۱۵۲ ح ۱ ، التوحيد : ص ۳۵۷ ح ۵ نحوه ، المحاسن : ج ۱ ص ۴۳۵ ح ۱۰۰۹ وفيه «يصيّره» بدل «يصير» وكلّها عن منصور بن حازم ، بحار الأنوار : ج ۵ ص ۱۵۷ ح ۱۱ .

5.فَوَاقُ ناقة : وهو ما بين الحَلبَتين من الراحة (النهاية : ج ۳ ص ۴۷۹ «فوق») .

6.الكافي : ج ۱ ص ۱۵۴ ح ۳ ، التوحيد : ص ۳۵۷ ح ۴ وفيه «علمه» بدل «كتبه» ، المحاسن : ج ۱ ص ۴۳۷ ح ۱۰۱۳ نحوه وكلّها عن عليّ بن حنظلة ، بحار الأنوار : ج ۵ ص ۱۵۹ ح ۱۵ .

  • نام منبع :
    دانش نامه عقايد اسلامي ج9
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدى رى‏شهرى، با همکاری: رضا برنجكار، ترجمه: عبدالهادى مسعودى، مهدى مهریزى، على نقى خدایارى، محمّد مرادی و جعفر آریانی
    تعداد جلد :
    10
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1385
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 52369
صفحه از 447
پرینت  ارسال به