است . او مى گويد : لذّت ، خير مطلق است و تمام افعال انسان بايد در جهت كسب آن باشد . البتّه مقصود وى از كسب لذّت، كسب فضايل و لذّات روحانى است . ۱
از منظر ارسطو، سعادت ، رعايت حدّ وسط ، يعنى اعتدال است . ۲
از نظر نيچه ، كمال ، چيزى جز قدرت نيست . ۳
و اسپينوزا ، سعادت و كمال را صيانت ذات مى داند . ۴
به طور كلّى مى توان گفت كه در جهان بينى هاى مختلف ، بجز جهان بينى اسلامى ، گروهى لذايذ و كمالات معنوى را سعادت مى دانند و شمارى ، لذايذ مادّى را .
سعادت و شقاوت در مكتب اسلام
با يك نگاه اجمالى به آيات و احاديث اين فصل ، مشخّص مى گردد كه در جهان بينى اسلام ، نه برخوردارى از لذايذ مادّى به تنهايى، و نه برخوردارى از لذايذ معنوى به تنهايى ، سعادتِ كامل محسوب نمى شوند ؛ بلكه برخوردارى از لذايذ مادّى و معنوى در دنيا و آخرت ، با هم، كمال سعادت است .
در مقابل، هر چيزى كه از بهره مندى مادّى يا معنوى انسان در دنيا و آخرت بكاهد ، شقاوت ناميده مى شود .
به سخن ديگر، اسلام، برنامه تكامل جسم و جان ، مادّه و معنا ، و تأمين كننده