255
دانش نامه عقايد اسلامي ج9

۶۴۷۶.امام صادق عليه السلام :بنده در نزد خداوند، جايگاهى دارد كه بِدان دست نمى يابد، جز با يكى از اين دو چيز: از دست رفتن دارايى، يا گرفتارى بدنى.

۶۴۷۷.الكافىـ به نقل از على بن رئاب ـ: از امام صادق عليه السلام درباره اين سخن خداوند عز و جل : «و هر [ گونه ]مصيبتى به شما برسد، دستاورد خود شماست» پرسيدم كه: درباره آنچه به على و اهل بيت او عليهم السلامپس از او رسيد، چه نظر دارى؟ آيا آن هم به خاطر دستاورد خودشان بود، در حالى كه آنان اهل بيت طهارت و معصوم بودند؟
فرمود: «همانا پيامبر خدا بدون انجام دادن گناهى، هر روز و شب، صد مرتبه به درگاه خداوند، توبه مى كرد و آمرزش مى طلبيد. خداوند، براى اوليايش، بدون هيچ گناهى] از جانب ايشان]، مصيبت هايى اختصاص داده تا بر پايه آنها پاداششان دهد».

۶۴۷۸.الكافىـ به نقل از ابن بُكير ـ: از امام صادق عليه السلام درباره اين سخن خداوند عز و جل پرسيدم: «و هر [ گونه ]مصيبتى به شما برسد، به سبب دستاورد خود شماست» . [امام عليه السلام براى برطرف كردن نگرانى من ]فرمود: « «و [ خدا ]از بسيارى در مى گذرد» » .
گفتم: منظورم، اين نبود. درباره آنچه به على عليه السلام و همانند او از اهل بيتش عليهم السلامرسيد، چه نظر دارى [و آيا مطابق اين سخن خدا، مصيبت هاى رسيده به آنان نيز به سبب دستاورد و گناهان آنان است]؟
فرمود: «پيامبر خدا بدون هيچ گناهى، هر روز، هفتاد مرتبه به درگاه خداوند، توبه مى كرد».

۶۴۷۹.امام صادق عليه السلام :زمانى كه سرِ [مبارك] حسين بن على عليهماالسلام را براى يزيد ـ كه لعنت خدا بر او باد ـ آوردند و على بن الحسين (امام زين العابدين عليه السلام ) و دختران امير مؤمنان بر او وارد شدند ـ در حالى كه على بن الحسين عليهماالسلام، دست بسته و زنجير به گردن بود ـ ، يزيد گفت: اى على بن الحسين! ستايش، از آنِ خدايى است كه پدرت را كُشت.
على بن الحسين عليهماالسلام فرمود: «لعنت خدا بر كسى كه پدر مرا به قتل رساند!».
يزيد، خشمگين شد و دستور داد او را گردن بزنند. آن گاه، على بن الحسين عليهماالسلامفرمود: «اگر مرا بكشى، دختران پيامبر خدا را چه كسى به منازلشان برگرداند، در حالى كه مَحرمى غير از من ندارند؟» .
[يزيد] گفت: تو آنان را به منازلشان باز مى گردانى. سپس سوهانى خواست و پيش آمد تا غل و زنجير را با دست خودش از گردن او ببُرد. سپس به او گفت: اى على بن الحسين! آيا مى دانى از اين كار، چه قصدى دارم؟
فرمود: «آرى. مى خواهى كسى غير از تو بر من منّتى نداشته باشد».
يزيد گفت: به خدا، قصدم همين است. و سپس گفت: اى على بن الحسين! «و هر [ گونه ]مصيبتى به شما برسد، دستاورد خود شماست» .
على بن الحسين عليهماالسلام فرمود: «هرگز! اين آيه درباره ما نازل نشده است . همانا درباره ما اين آيه نازل شده است: «هيچ مصيبتى در زمين و جان هاى شما [ به شما ]نمى رسد، مگر آن كه پيش از آن كه آن را پديد آوريم، در كتابى هست. اين [ كار ]بر خدا آسان است. تا بر آنچه از دست شما رفته، اندوهگين نشويد و به [ سبب ]آنچه به شما داده است، شادمانى نكنيد، و خدا هيچ خودپسند فخرفروشى را دوست ندارد» . پس ماييم كه به سبب آنچه بر ما گذشته، اندوهگين نمى شويم و به سبب آنچه به ما عطا فرموده، شادمان نمى گرديم».


دانش نامه عقايد اسلامي ج9
254

۶۴۷۶.عنه عليه السلام :إنَّهُ لَيَكونُ لِلعَبدِ مَنزِلَةٌ عِندَ اللّهِ فَما يَنالُها إلّا بِإِحدى خَصلَتَينِ : إمّا بِذَهابِ مالِهِ ، أو بِبَلِيَّةٍ في جَسَدِهِ . ۱

۶۴۷۷.الكافي عن عليّ بن رئاب :سَأَلتُ أبا عَبدِ اللّهِ عليه السلام عَن قَولِ اللّهِ عز و جل : «وَ مَا أَصَـبَكُم مِّن مُّصِيبَةٍ فَبِمَا كَسَبَتْ أَيْدِيكُمْ» أرَأَيتَ ما أصابَ عَلِيّا وأهلَ بَيتِهِ عليهم السلام مِن بَعدِهِ هُوَ بِما كَسَبَت أيديهِم ، وهُم أهلُ بَيتِ طَهارَةٍ مَعصومونَ ؟
فَقالَ : إنَّ رَسولَ اللّهِ صلى الله عليه و آله كانَ يَتوبُ إلَى اللّهِ ويَستَغفِرُهُ في كُلِّ يَومٍ ولَيلَةٍ مِئَةَ مَرَّةٍ مِن غَيرِ ذَنبٍ ، إنَّ اللّهَ يَخُصُّ أولِياءَهُ بِالمَصائِبِ لِيَأجُرَهُم عَلَيها مِن غَيرِ ذَنبٍ . ۲

۶۴۷۸.الكافي عن ابن بكير :سَأَلتُ أبا عَبدِ اللّهِ عليه السلام في قَولِ اللّهِ عز و جل : «وَ مَا أَصَـبَكُم مِّن مُّصِيبَةٍ فَبِمَا كَسَبَتْ أَيْدِيكُمْ» فَقالَ هُوَ : «وَ يَعْفُواْ عَن كَثِيرٍ» قالَ : قُلتُ : لَيسَ هذا أرَدتُ ، أرَأَيتَ ما أصابَ عَلِيّا وأشباهَهُ مِن أهلِ بَيتِهِ عليهم السلام مِن ذلِكَ ؟
فَقالَ : إنَّ رَسولَ اللّهِ صلى الله عليه و آله كانَ يَتوبُ إلَى اللّهِ في كُلِّ يَومٍ سَبعينَ مَرَّةً مِن غَيرِ ذَنبٍ . ۳

۶۴۷۹.الإمام الصادق عليه السلام :لَمّا اُدخِلَ رَأسُ الحُسَينِ بنِ عَلِيٍّ عليه السلام عَلى يَزيدَ لَعَنَهُ اللّهُ ، واُدخِلَ عَلَيهِ عَلِيُّ بنُ الحُسَينِ وبَناتُ أميرِ المُؤمِنينَ عليهم السلام وكانَ عَلِيُّ بنُ الحُسَينِ عليه السلام مُقَيَّدا مَغلولاً ، فَقالَ يَزيدُ : يا عَلِيَّ بنَ الحُسَينِ ، الحَمدُ للّهِِ الَّذي قَتَلَ أباكَ .
فَقالَ عَلِيُّ بنُ الحُسَينِ عليه السلام : لَعَنَ اللّهُ مَن قَتَلَ أبي ، قالَ : فَغَضِبَ يَزيدُوأمَرَ بِضَربِ عُنُقِهِ عليه السلام .
فَقالَ عَلِيُّ بنُ الحُسَينِ عليه السلام : فَإِذا قَتَلتَني فَبَناتُ رَسولِ اللّهِ صلى الله عليه و آله مَن يَرُدُّهُم إلى مَنازِلِهِم ولَيسَ لَهُم مَحرَمٌ غَيري ؟
فَقالَ : أنتَ تَرُدُّهُم إلى مَنازِلِهِم ، ثُمَّ دَعا بِمِبرَدٍ ۴ فَأَقبَلَ يَبرُدُ الجامِعَةَ مِن عُنُقِهِ بِيَدِهِ ، ثُمَّ قالَ لَهُ : يا عَلِيَّ بنَ الحُسَينِ ، أتَدري مَا الَّذي اُريدُ بِذلِكَ ؟
قالَ : بَلى ، تُريدُ ألّا يَكونَ لِأَحَدٍ عَلَيَّ مِنَّةٌ غَيرُكَ .
فَقالَ يَزيدُ : هذا وَاللّهِ ما أرَدتُ أفعَلُهُ ، ثُمَّ قالَ يَزيدُ : يا عَلِيَّ بنَ الحُسَينِ «وَ مَا أَصَـبَكُم مِّن مُّصِيبَةٍ فَبِمَا كَسَبَتْ أَيْدِيكُمْ» .
فَقالَ عَلِيُّ بنُ الحُسَينِ عليه السلام : كَلّا ، ما هذِهِ فينا نَزَلَت ، إنَّما نَزَلَت فينا : «مَا أَصَابَ مِن مُّصِيبَةٍ فِى الْأَرْضِ وَ لَا فِى أَنفُسِكُمْ إِلَا فِى كِتَـبٍ مِّن قَبْلِ أَن نَّبْرَأَهَا إِنَّ ذَ لِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ * لِّكَيْلَا تَأْسَوْاْ عَلَى مَا فَاتَكُمْ وَلَا تَفْرَحُواْ بِمَا ءَاتَـلـكُمْ» ۵ فَنَحنُ الَّذين لا نَأسى عَلى ما فاتَنا ولا نَفرَحُ بِما آتانا مِنها . ۶

1.الكافي : ج ۲ ص ۲۵۷ ح ۲۳ عن سليمان بن خالد ، المؤمن : ص ۲۸ ح ۵۰ ، مشكاة الأنوار : ص ۵۰۷ ح ۱۷۰۳ ، جامع الأخبار : ص ۳۱۲ ح ۸۶۵ ، بحار الأنوار : ج ۶۷ ص ۲۱۶ ح ۲۳ .

2.الكافي : ج ۲ ص ۴۵۰ ح ۲ ، معاني الأخبار : ص ۳۸۴ ح ۱۵ ، تفسير القمّي : ج ۲ ص ۲۷۷ ، بحار الأنوار : ج ۴۴ ص ۲۷۶ ح ۴ .

3.الكافي : ج ۲ ص ۴۴۹ ح ۱ ، قرب الإسناد : ص ۱۶۸ ح ۶۱۸ ، بحار الأنوار : ج ۴۴ ص ۲۷۵ ح ۲ .

4.المِبرَدُ : ما بُرِدَ به ، وهو السُّوهانُ بالفارسية (لسان العرب : ج ۳ ص ۸۷ «برد») .

5.الحديد : ۲۲ و ۲۳ .

6.تفسير القمّي : ج ۲ ص ۳۵۲ ، الكافي : ج ۲ ص ۴۵۰ ح ۳ نحوه ، بحار الأنوار : ج ۸۱ ص ۱۸۰ ح ۲۷ .

  • نام منبع :
    دانش نامه عقايد اسلامي ج9
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدى رى‏شهرى، با همکاری: رضا برنجكار، ترجمه: عبدالهادى مسعودى، مهدى مهریزى، على نقى خدایارى، محمّد مرادی و جعفر آریانی
    تعداد جلد :
    10
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1385
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 52431
صفحه از 447
پرینت  ارسال به