مى فرمايد :
«إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلَا فِى الْأَرْضِ وَ جَعَلَ أَهْلَهَا شِيَعًا يَسْتَضْعِفُ طَـالـءِفَةً مِّنْهُمْ يُذَبِّحُ أَبْنَاءَهُمْ وَ يَسْتَحْىِ نِسَاءَهُمْ إِنَّهُ كَانَ مِنَ الْمُفْسِدِينَ . ۱ همانا فرعون در سرزمين [ مصر ] سر بر افراشت و مردم آن را طبقه طبقه ساخت ؛ طبقه اى از آنان را زبون مى داشت : پسرانشان را سر مى بريد و زنانشان را [ براى بهره كشى ] زنده بر جاى مى گذاشت . وى از فسادكاران بود» .
بنا بر اين ، سوء استفاده انسان هاى آگاه از آزادى است كه پديد آمدن دو طبقه ظالم و مظلوم، و استثمارگر و استثمارشده را موجب گرديده است، نه خواست آفريدگار هستى، تا عدالت او با آن ، مورد سؤال قرار گيرد و به فرموده امام على عليه السلام :
ما جاعَ فَقيرٌ إلّا بِما مُتِّعَ بِهِ غَنِيٌّ . ۲ هيچ نادارى ، گرسنه نشد ، مگر به خوش گذرانى ثروتمندى .
۲ . آثار تكوينى گناه
در جهان اسباب، كردار ناشايست انسان هاى آگاه ، به طور طبيعى و تكوينى ، در سرنوشت جامعه مؤثّر است . شخص گنهكار ، نه تنها زندگى خود را تباه مى كند ، بلكه جامعه را در سراشيبى انحطاط و سقوط قرار مى دهد .
شخص گنهكار ، همچون انسان نادانى است كه در ميان دريا، كشتى را سوراخ مى كند . اگر ساير سرنشينيان مانع اين عمل خطرناك شوند ، همه نجات مى يابند ، وگرنه ، هم سوراخ كننده كشتى و هم جز او ، همه غرق مى شوند، چه مقصّر