همچنين در حديث قدسى آمده است :
أنَا اللّهُ لا إلهَ إلّا أنَا ، خالِقُ الخَيرِ وَالشَّرِّ ، وهُما خَلقانِ مِن خَلقي . ۱ من خدايم و معبودى جز من نيست ؛ آفريننده خير و شر . آن دو ، آفريده هايى از آفريدگان من هستند .
در اين جا چند مطلب ، قابل طرح است :
۱ . مقصود از خلقت شر
معروف است كه «شر» در تحليل نهايى ، گاه به امر عدمى و گاه به امر وجودى اى كه سبب امر عدمىِ زيانبار مى شود ، بازگشت مى نمايد . بنا بر اين ، آفرينش شر نمى تواند به معناى آفرينش عدم باشد ؛ بلكه به معناى ايجاد پديده اى است كه به امر عدمىِ زيانبار ، منتهى مى گردد ، مانند پديده هاى : زلزله، توفان، سيل و ميكروب كه موجب مرگ (عدم حيات) و بيمارى (عدم سلامت) مى گردند .
۲ . كدام نوع از شُرور؟
پيش از اين، شر را به «شرّ مطلق» و «شرّ نسبى» تقسيم كرديم . نيز گفتيم كه گاهى شرّ چيزى بر خير آن، غلبه دارد و آن پديده «شر» محسوب مى شود ، و گاهى خير چيزى بر شرّش غلبه دارد و آن پديده، «خير» شمرده مى شود ، و گاهى خير و شرّ پديده اى برابرند و آن پديده ، نه خير محسوب مى شود و نه شر . اكنون بايد ديد كه كدام يك از اقسام شُرور ، مخلوق خداوند متعال اند .
بى ترديد ، خداوند حكيم و دادگر ، پديده اى را كه شرّ مطلق است ، يا شرّ آن بر خيرش غلبه دارد و يا خير و شرّ آن برابراند ، نمى آفريند ؛ بلكه آفريده هاى او يا