ب ـ يقين
۶۲۸۹.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :وقتى خداوند ، آدم را به زمين فرو فرستاد، آدم رو به روى كعبه ايستاد و دو ركعت نماز به جا آورد. آن گاه خداوند ، اين دعا را به او الهام فرمود: « ... خدايا! از تو ايمانى قلبى مى خواهم و يقينى صادقانه ـ تا بدانم جز آنچه برايم مقرّر داشته اى ، به من نمى رسد ـ و [نيز] خشنودى اى به آنچه برايم تقسيم كرده اى» .
۶۲۹۰.امام على عليه السلام :خشنودى، نتيجه يقين است.
۶۲۹۱.امام على عليه السلام :ريشه خشنودى ، اعتماد كامل به خداست.
۶۲۹۲.امام على عليه السلام :بر نيكويىِ يقين ، با خشنودى به قضاى خداوند ، پى برده مى شود .
۶۲۹۳.امام على عليه السلام :هر كه دينش محكم باشد، به پاداش [روز قيامت ،] يقين پيدا مى كند و به جايگاه هاى قضا خشنود مى گردد.
۶۲۹۴.امام على عليه السلام :اگر ايمانت را استوار كردى، به قضا ، چه بر زيان و چه به سود خود ، خشنود باش، و به كسى جز خدا اميد نبند، و در انتظار چيزى باش كه قَدَر برايت پيش مى آورد .
۶۲۹۵.امام على عليه السلام :كسى كه يقين راستين ندارد ، چگونه به قضا خشنود گردد؟!
۶۲۹۶.امام على عليه السلامـ در توصيف دوستان خداوند سبحان ـ: اگر تنهايى ، آنان را به وحشت اندازد، ياد تو با ايشان همدم است و اگر گرفتارى ها به آنان روى آورد، به تو پناه مى برند ، بدين جهت كه مى دانند زمام امور ، به دست توست و ريشه آنها از جانب قضاى تو .