223
روش‌شناسي علم کلام

خداوند، وی را از بین دیگر بندگان برگزیده و ویژه خود ساخته است، پس به حادث بودن عیسی و مفهومی که به خاطر آن با خدا یکی شده است، اقرار کرده‌اید؛ زیرا هنگامی که عیسی حادث باشد و خداوند با وی یکی شده باشد یعنی معنایی را آفریده که به خاطر آن، عیسی برترین خلق خداوند شده، در این صورت، هم عیسی و هم آن معنی حادث‌اند و این، برخلاف سخنی است که در آغاز گفتید.۱

1.. طبرسی، پیشین، ج۱، ص۳۱ (ثُمَّ أقبَلَ علیه السلام عَلَى النَّصارى، فَقالَ لَهُم: وأنتُم قُلتُم: إنَّ القَدیمَ عَزَّوجَلَّ اتَّحَدَ بِالمَسیحِ ابنِهِ، فَمَا الَّذی أرَدتُموهُ بِهذَا القَولِ؟ أرَدتُم أنَّ القَدیمَ صارَ مُحدَثا لِوُجودِ هذَا المُحدَثِ الَّذی هُوَ عیسى؟ أو المُحدَثُ، الَّذی هُوَ عیسى صارَ قَدیما لِوُجودِ القَدیمِ الَّذی هُوَ اللّهُ؟ أومَعنى قَولِکم: إنَّهُ اتَّحَدَ بِهِ، أنَّهُ اختَصَّهُ بِکرامَةٍ لَم یکرِم بِها أحَدا سِواهُ؟فَإِن أرَدتُم أنَّ القَدیمَ صارَ مُحدَثا فَقَد أبطَلتُم، لِأَنَّ القَدیمَ مُحالٌ أن‏ینقَلِبَ فَیصیرَ مُحدَثا، وإن أرَدتُم أنَّ المُحدَثَ صارَ قَدیما فَقَد أحَلتُم، لِأَنَّ المُحدَثَ أیضا مُحالٌ أن یصیرَ قَدیما.وإن أرَدتُم أنَّهُ اتَّحَدَ بِهِ بِأَنَّهُ اختَصَّهُ وَاصطَفاهُ عَلى سائِرِ عِبادِهِ، فَقَد أقرَرتُم بِحُدوثِ عیسى، وبِحُدوثِ المَعنَى الَّذِی اتَّحَدَ بِهِ مِن أجلِهِ، لِأَ نَّهُ إذا کانَ عیسى مُحدَثا وکانَ اللّهُ اتَّحَدَ بِهِ بِأَن أحدَثَ بِهِ مَعنًى صارَ بِهِ أکرَمَ الخَلقِ عِندَهُ فَقَد صارَ عیسى وذلِک المَعنى مُحدَثَینِ، وهذا خِلافُ ما بَدَأتُم تَقولونَهُ) .


روش‌شناسي علم کلام
222

آیا حرمت به جهت ذکوریت است؟ پذیرش این جهت، حرام بودن تمام حیوانات مذکر را در بر دارد که امر باطلی است.
آیا حرمت به جهت انوثت است؟ پذیرش این جهت، حرام بودن تمام حیوانات مذکر را در بر دارد که امر باطلی است.
آیا حرمت به سبب اشتمال رحم نسبت به نر و ماده است؟ پس تمام نرها و ماده‌ها حرامند! این قول نیز باطل است. آیا علت حرمت به سبب گرفتن حکمی از خداوند است؟ این هم باطل است؛ زیرا آنها در این رابطه چیزی از خدا دریافت نکردند، بنابراین با ابطال تمام ابعاد مسأله، ثابت می‌شود که هیچ حیوانی بدون این که خداوند بفرماید حرام نیست.۱
نمونه دیگر از این روش، مناظره پیامبر صلی الله علیه و آله با مسیحیان است، آنان می‌گفتند: مسیح پسر خداست و با او یکی است. رسول خدا صلی الله علیه و آله با بررسی تمام ابعاد ادعای آنان، پاسخی ارائه فرمود که مسیحیان جز سکوت و تحیر کاری نتوانستند بکنند. حضرت به آنان فرمود:
شما گفتید [خداوندِ] قدیم عزّوجلّ با مسیح، پسرش یکی شده است. منظورتان از این سخن چیست؟ آیا منظورتان این است که [خداوند] قدیم، برای آن‌که با این پدید آمده، یعنی عیسی علیه السلام یکی شده، حادث است؟ یا عیسی که حادث است، به خاطر وجود قدیم که همان خدا باشد، قدیم شده است؟ و یا مفهوم سخن شما از این‌که وی با خدا متّحد شده، این است که وی از کرامتی برخوردار شده است که هیچ کس غیر از وی، از چنین کرامتی برخوردار نگشته است؟ اگر منظورتان این است که قدیم، پدیده شده است که خودتان، خودتان را باطل کرده‌اید؛ چون قدیم، محال است که منقلب شود و پدیده گردد و اگر مقصودتان این است که عیسی علیه السلام قدیم شده است که حرف محالی گفته‌اید؛ زیرا حادث، محال است که قدیم گردد. اگر منظورتان از اتّحاد مسیح با خدا این است که

1.. ر.ک: جلال الدین سیوطی، الاتقان فی علوم القرآن، ج۲، صص ۱۳۶ _ ۱۳۷.

  • نام منبع :
    روش‌شناسي علم کلام
    پدیدآورنده :
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1391
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 200723
صفحه از 235
پرینت  ارسال به