بهار زندگی(برگرفته از حکمتنامه جوان)
صفحه 5
پيشگفتار
جوانى، بهترين فرصت زندگى براى خودسازى و سازندگى است و جوانان، ارزندهترين ذخاير و سرمايههاى جوامع انسانى هستند. از اين رو، رشد و بالندگى هر كشور، در گرو آموزش و پرورش نيروى جوان آن است و موضوع جوانان در تاريخ بشر، همواره مورد توجّه رهبران فرهنگى، دينى و سياسى جهان بوده است.
در جهان امروز، كه عصر انفجار اطّلاعات است، از يك سو، دسترسى جوانان به انواع آگاهىها، زمينه رشد دانش و پيشرفت فنّاورى را فراهم كرده است و از سوى ديگر، سوداگران بينالمللى و سودجويان سياسى و اقتصادى، بيش از دورانهاى گذشته از جوانان، سوء استفاده مىكنند. بدين لحاظ، پرداختن به مسائل جوانان در جهان امروز، بيش از گذشته حائز اهمّيت است و در ايران، به دليل اين كه نزديك نيمى از جمعيت آن جواناند،۱ مسئله جوانان، اهمّيت
1.. بر اساس آخرين آمارى كه از سوى رئيس سازمان ثبت احوال كشور ، آقاى دكتر محمّد ناظمى اردكانى ، در همايش ثبت احوال كشور ارائه ، و در تاريخ ۶ / ۱۰ / ۱۳۹۳ منتشر شد ، جمعيّت ايران امروزه ۷۸ ميليون نفر است كه با احتساب ايرانيان مهاجر به ۸۰ ميليون نفر مىرسد از اين تعداد ۲۴ در صد زير ۱۵ سال ، ۳۲ درصد بين ۱۵ تا ۳۰ سال ، و ۳۹ درصد بين ۳۰ تا ۶۴ سال هستند . اين آمار نشان دهنده جوان بودن جمعيّت فعلى ايران است كه از آن به عنوان پنجره طلايى جمعيّت ياد مىشود .
بهار زندگی(برگرفته از حکمتنامه جوان)
صفحه 6
دوچندان دارد.
علاوه بر اين، آنچه بر اهمّيت پرداختن به مسائل جوانان ايرانى مىافزايد، نقش آنان در پيروزى انقلاب اسلامى است كه موجب شده است جريانهاى سياسى و فرهنگى مخالف، به منظور پيشگيرى از انتقال فرهنگ انقلاب اسلامى به نقاط ديگر جهان، براى ايجاد انحراف اخلاقى و سياسى در جوانان ايرانى برنامهريزى كنند.
پژوهشهاى اسلامى درباره جوانان
پژوهشگران اسلامى، از ديرباز به مسائل جوانان پرداختهاند. براى نمونه مىتوان به كتابى به نام فضل الشُبّان و تقدّمهم على كثير من ذوى الأسنان (برترى جوانان و تقدّم آنان بر بسيارى از سالخوردگان)۱ اشاره كرد كه در سدههاى سوم و چهارم هجرى تأليف شده است. مانند اين نوشتار، در ميان آثار اسلامى، كم نيست و بخصوص در نيم قرن اخير، دانشمندان مسلمان به موازات ديگر پژوهشگران، نوشتههاى مفيد و سازندهاى را درباره نسل جوان ارائه نمودهاند، هرچند با عنايت به نيازهاى اين نسل در عصر حاضر، آنچه ارائه شده است، تا نقطه مطلوب، فاصله دارد.
1.. نويسنده اين كتاب ، گمنام است و گويا آن را به مقتدر، خليفه جوان عبّاسى حك ۲۹۵ ـ ۳۲۰ق ، تقديم كرده است . اهداى چنين رسالهاى را به خليفه ، مىتوان نشان دهنده اهتمام به جوانان در آن روزگار دانست .