شناخت نامه حدیث - جلد دوم
صفحه 6
۷ / ۱
حَديثُنا صَعبٌ مُستَصعَبٌ
۴۹۵.الإمام عليّ عليهالسلام: إنَّ حَديثَنا صَعبٌ مُستَصعَبٌ، خَشِنٌ مَخشوشٌ۱، فَانبِذوا إلَى النّاسِ نَبذا، فَمَن عَرَفَ فَزيدوهُ، ومَن أنكَرَ فَأَمسِكوا، لا يَحتَمِلُهُ إلاّ ثَلاثٌ: مَلَكٌ مُقَرَّبٌ، أو نَبِيٌّ مُرسَلٌ، أو عَبدٌ مُؤمِنٌ امتَحَنَ اللّهُ قَلبَهُ لِلإِيمانِ.۲
۴۹۶.عنه عليهالسلام: إنَّ أمرَنا صَعبٌ مُستَصعَبٌ، لا يَحمِلُهُ إلاّ عَبدٌ مُؤمِنٌ امتَحَنَ اللّهُ قَلبَهُ لِلإِيمانِ، ولا يَعي حَديثَنا إلاّ صُدورٌ أمينَةٌ وأَحلامٌ رَزينَةٌ.۳
۴۹۷.عنه عليهالسلام: إنَّ أمرَنا صَعبٌ مُستَصعَبٌ خَشِنٌ مُخشَوشِنٌ، سِرٌّ مُستَسِرٌّ مُقَنَّعٌ، لا يَحمِلُهُ إلاّ مَلَكٌ مُقَرَّبٌ أو نَبِيٌ مُرسَلٌ أو مُؤمِنٌ امتَحَنَ اللّهُ سُبحانَهُ قَلبَهُ لِلإِيمانِ.۴
۴۹۸.بشارة المصطفى عن صالح بن ميثم عن أبيه: بَينَما أنَا فِي السّوقِ إذ أتانِيَ الأَصبَغُ بنُ نُباتَةَ فَقالَ: وَيحَكَ يا ميثَمُ ! لَقَد سَمِعتُ مِن أميرِ المُؤمِنينَ عَلِيِّ بنِ أبي طالِبٍ عليهالسلام حَديثا صَعبا شَديدا، فَأَيُّنا يَكونُ كَذلِكَ ؟ قُلتُ: وما هُوَ ؟ قالَ: سَمِعتُهُ عليهالسلام يَقولُ: «إنَّ حَديثَنا أهلَ البَيتِ صَعبٌ مُستَصعَبٌ، لا يَحتَمِلُهُ إلاّ مَلَكٌ مُقَرَّبٌ أو نَبِيٌّ مُرسَلٌ أو عَبدٌامتَحَنَ اللّهُ قَلبَهُ لِلإِيمانِ».
فَقُمتُ مِن فَوري فَأَتَيتُ عَلِيّا عليهالسلام، فَقُلتُ: يا أميرَ المُؤمِنينَ ! حَديثٌ أخبَرَني بِهِ الأَصبَغُ بنُ نُباتَةَ عَنكَ، فَقَد ضِقتُ بِهِ ذَرعا، قالَ: وما هُوَ ؟ فَأَخبَرتُهُ.
قالَ: فَتَبَسَّمَ ثُمَّ قالَ: اِجلِس يا ميثَمُ ! أوَ كُلُّ عِلمٍ يَحتَمِلُهُ عالِمٌ ؟ إنَّ اللّهَ تَعالى قالَ لِلمَلائِكَةِ: «إِنِّى جَاعِلٌ فِى الْأَرْضِ خَلِيفَةً قَالُوا أَتَجْعَلُ فِيهَا مَن يُفْسِدُ فِيهَا وَ يَسْفِكُ الدِّمَاءَ وَ نَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَ نُقَدِّسُ لَكَ قَالَ إِنِّى أَعْلَمُ مَا لاَ تَعْلَمُونَ»، فَهَل رَأَيتَ المَلائِكَةَ احتَمَلُوا العِلمَ ؟
قالَ: قُلتُ: هذِهِ وَاللّهِ أعظَمُ مِن ذلِكَ.
قالَ: وَالاُخرى: إنَّ موسى عليهالسلام أنزَلَ اللّهُ عز و جل عَلَيهِ التَّوراةَ فَظَنَّ أن لا أحَدَ أعلَمُ مِنهُ، فَأَخبَرَ اللّهُ عز و جل أنَّ في خَلقي مَن هُوَ أعلَمُ مِنكَ، وذاكَ إذ خافَ عَلى نَبِيِّهِ العُجبَ، قالَ: فَدَعا رَبَّهُ أن يُرشِدَهُ إلَى العالِمِ، قالَ: فَجَمَعَ اللّهُ بَينَهُ وبَينَ الخِضرِ، فَخَرَقَ السَّفينَةَ فَلَم يَحتَمِل ذاكَ موسى، وقَتَلَ الغُلامَ فَلَم يَحتَمِلهُ، وأَقامَ الجِدارَ فَلَم يَحتَمِلهُ».
وأَمَّا المُؤمِنونَ فَإِنَّ نَبِيَّنا صلىاللهعليهوآله أخَذَ يَومَ غَديرِ خُمٍّ بِيَدي فَقالَ: «اللّهُمَّ مَن كُنتُ مَولاهُ فَإِنَّ عَلِيّا مَولاهُ»، فَهَل رَأَيتَ احتَمَلوا ذلِكَ إلاّ مَن عَصَمَهُ اللّهُ مِنهُم، فَأَبشِروا ثُمَّ أبشِروا ؛ فَإِنَّ اللّهَ تَعالى قَد خَصَّكُم بِما لَم يَخُصَّ بِهِ المَلائِكَةَ وَالنَّبِيّينَ وَالمُرسَلينَ فيمَا احتَمَلتُم مِن أمرِ رَسولِ اللّهِ صلىاللهعليهوآله وعِلمِهِ.۵
1.. قال المجلسي قدسسره : الخِشاش ـ بالكسر ـ ما يُدخل في عظم أنف البعير من خشب ، فالبعير الذي فُعل به ذلك مخشوش ، وهذا الوصف أيضا لبيان صعوبته بأنّه يحتاج في انقياده إلى الخشاش بحار الأنوار : ج ۲ ص ۱۹۳ .
2.. بصائر الدرجات : ص ۲۱ ح ۵ ، مختصر بصائر الدرجات : ص ۱۲۴ كلاهما عن الأصبغ بن نباتة ، بحار الأنوار : ج ۲ ص ۱۹۲ ح ۳۵ .
3.. نهج البلاغة : الخطبة ۱۸۹ ، مختصر بصائر الدرجات : ص ۱۹۸ عن مسعدة بن صدقة عن الإمام الصادق عنه عليهماالسلام ، الاُصول الستّة عشر كتاب جعفر بن محمّد بن شريح الحضرمي : ص ۲۲۳ ح ۲۳۳ عن جابر بن يزيد عن الإمام الصادق عليهالسلاموكلاهما نحوه ، غرر الحكم : ج ۲ ص ۵۴۵ ح ۳۵۵۳ ، عيون الحكم والمواعظ : ص ۱۴۳ ح ۳۲۰۲ ، بحار الأنوار : ج ۲ ص ۲۱۲ ح ۱۱۳ .
4.. غرر الحكم : ج ۲ ص ۵۵۰ ح ۳۵۵۵ ، عيون الحكم والمواعظ : ص ۱۵۷ ح ۳۴۰۳ بزيادة «بسر» بعد «مقنع» و «ممتحن» بعد «مؤمن» .
5.. بشارة المصطفى : ص ۱۴۸ ، تفسير فرات : ص ۵۵ ح ۱۴ نحوه ، بحار الأنوار : ج ۲ ص ۲۱۰ ح ۱۰۶ .
شناخت نامه حدیث - جلد دوم
صفحه 7
۷ / ۱
حديث ما سخت و دشوار ياب است
۴۹۵.امام على عليهالسلام: حديث ما، سخت و دشوارياب و زمخت به سان شترى چوب در بينى نهاده است. بخشى از آن را به مردم عرضه كنيد. هر كس فهميد، برايش بفزاييد و هر كس انكار كرد، دست بكشيد. جز سه تن، آن را تحمّل نمىكنند: فرشتهاى مقرّب، پيامبرى فرستاده شده يا بنده باايمانى كه خداوند، قلبش را به ايمان، آزموده باشد.
۴۹۶.امام على عليهالسلام: امر ما، سخت و دشوارياب است. آن را جز بنده باايمانى كه خداوند، قلبش را به ايمان آزموده است، تحمّل نمىكند و حديث ما را جز سينههاى امين و خِردهاى وزين، حفظ نمىكنند.
۴۹۷.امام على عليهالسلام: امر ما، سخت و دشوارياب و زمخت به سان شترى چوب در بينى نهاده است. سرّى نهان و سربسته است كه جز فرشتهاى مقرّب يا پيامبرى فرستاده شده، يا مؤمنى كه خداى سبحان، قلبش را به ايمان آزموده است، آن را تحمّل نتواند كرد.
۴۹۸.بشارة المصطفىـ به نقل از صالح بن ميثم از پدرش ـ: در بازار بودم كه اصبغ بن نُباته، نزدم آمد و گفت: واى بر تو اى ميثم ! حديث سخت دشوارى را از امير مؤمنان، على بن ابى طالب عليهالسلام شنيدم. ما كداميك، اين گونه هستيم ؟ گفتم: آن چيست ؟ گفت: شنيدم آن حضرت مىفرمايد: «حديث ما اهل بيت، سخت و دشوارياب است. جز فرشتهاى مقرّب يا پيامبرى فرستاده شده، يا بندهاى كه خداوند، قلبش را به ايمان آزموده باشد، آن را تحمّل نمىكند».
من بلا فاصله برخاستم و نزد على عليهالسلام رفتم و گفتم: اى امير مؤمنان ! اصبغ بن نُباته، حديثى را از شما برايم نقل كرد كه بر من گِران آمد. فرمود: «آن چيست ؟». براى ايشان گفتم. امام عليهالسلام، لبخندى زد و فرمود: «اى ميثم! بنشين. آيا هر علمى را هر عالمى، تحمّل مىكند ؟ [براى مثال] خداوند متعال به فرشتگان فرمود: «من جانشينى در زمين قرار مىدهم. گفتند: آيا كسى را در آن قرار مىدهى كه در آن، فساد و خونريزى مىكند، در حالى كه ما به حمد و تسبيح و تقديس تو مىپردازيم ؟ خدا فرمود: من چيزى مىدانم كه شما نمىدانيد». آيا به نظرت فرشتگان، تحمّل علم [الهى] را داشتند ؟». گفتم: به خدا سوگند، اين نكته، از آن (حديث اصبغ) بزرگتر است.
امام عليهالسلام فرمود: «و [مثال] ديگر آن كه خداوند عز و جل، تورات را بر موسى عليهالسلام نازل كرد و او پنداشت كه كسى از او داناتر نيست. خداوند عز و جل به او خبر داد كه ميان آفريدگانم، كسى داناتر از تو هست. اين را فرمود، چون بيم داشت كه پيامبرش، گرفتار عُجب و خودپسندى شود. موسى، از خداوند خواست كه او را به آن فرزانه دانا، رهنمون كند. خداوند، او و خضر را گِرد هم آورد و خضر، كشتى را سوراخ كرد و موسى، تاب نياورد. خضر، نوجوان را كشت و موسى تاب نياورد. خضر، ديوار را بنا كرد و موسى تاب نياورد.
و امّا [مثال ديگر،] مؤمنان، پيامبرمان صلىاللهعليهوآله روز غدير خم، دست مرا گرفت و فرمود: "خدايا ! هر كه من مولاى اويم، على مولاى اوست" ؟ به نظر تو آيا آن را تاب آورند، جز كسانى كه خداوند، آنها را حفظ نمود ؟ پس مژده دهيد و مژده دهيد كه خداوند متعال، شما را به چيزى مخصوص كرده كه به فرشتگان و پيامبران و فرستادگانش نداده است ؛ و آن همان توان تحمّل امر پيامبر خدا صلىاللهعليهوآله و علم ايشان است».